اسلام تسکت

متن مرتبط با «پیامبر» در سایت اسلام تسکت نوشته شده است

آیا در میان پیامبران، پیامبری به نام «کاد» وجود دارد؟

  • در گزارش‌های تاریخی از پیامبری, به نام کاد(ع) یاد شده است که هم‌عصر با پیامبرانی؛ مانند ناتان(ع)،[1] داوود(ع)،[2] سلیمان(ع)[3] و آصاف(ع)[4] بود، و مانند آنان دین حضرت موسی(ع) را تبلیغ می‌کرد.[5]گفتنی ا, ...ادامه مطلب

  • در فرازی از زیارت‌نامه ابراهیم پسر پیامبر اسلام(ص) به جای «ابن» از واژه «نجل» استفاده شده است. معنای «نجل» چیست؟

  • همان‌گونه که در پرسش آمده، در زیارت ابراهیم,[1] فرزند کوچک پیامبر, اسلام(ص) که در کودکی رحلت کرد، آمده است: «...اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِحَقِّ مُحَمَّدٍ صَفِیک وَ إِبْرَاهِیمَ‏ نَجْلِ‏ نَبِیک أَنْ , ...ادامه مطلب

  • این‌که خدا را به حق اولیائش قسم می‌دهیم،(مانند این‌که خدایا! تو را به حق پیامبرت ...) آیا وجه شرعی دارد؟

  • اگر ما در دعاهایمان خدا را به حق اولیائش سوگند می‌دهیم، برگرفته از آموزه‌های قرآن و روایات است، زیرا خداوند خود را ملزم دانسته که برای اولیای خود امتیازاتی را در نظر بگیرد:[1]1. «ثُمَّ نُن, ...ادامه مطلب

  • آیا هیچ معصومی جز پیامبر اسلام(ص)،قدرت شناخت امام علی(ع) را نداشت؟!

  • ابتدا باید گفت در ارتباط با آنچه در پرسش آمده و در مورد شناخت مقام امام علی(ع) روایاتی وارد شده است:1. پیامبر(ص): «یا علی! کسی غیر از من و تو، خدا را آن‌گونه شایسته او است، نشناخت و کسی غیر از , ...ادامه مطلب

  • در قیامت که پدر و مادر از فرزند، فرزند از آنان، برادر از برادر و ... از هم میگریزند، آیا پیامبرانی؛ مانند (ابراهیم و اسماعیل و اسحاق)، (یعقوب و یوسف)، (هارون و موسی)و ... نیز از هم خواهند گریخت؟!

  • در قرآن کریم، فرار انسان‌ها از نزدیک‌ترین افراد خود؛ مانند پدر و مادر و برادر از رخدادهای هراسناک روز قیامت به شمار آمده است.[1]تمام ترس‌ و هراس‌هایی که در قیامت وجود دارد، به عم, ...ادامه مطلب

  • کدام یار پیامبر اسلام(ص) در جنگ اُحد بر روی پیشانی خود، دستمال سرخی بست؟ آیا این دستمال را پیامبر(ص) به ایشان داده بود؟

  • نام «أبو‌دجانه»، سماک بن خرشة بن لوذان بن عبدود بن زید بن ثعلبة بن الخزرج بن ساعده، مادرش حزمة بنت حرملة من بنی زعب من بنی سلیم بن منصور است.[1]امام صادق(ع) در روایت صحیحی[2] در مورد وفاداری او نسبت ب, ...ادامه مطلب

  • در دو فراز از سوره بقره توصیه شده است که «اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ ». بر اساس روایات، آیا منظور از «صبر»، پیامبر اسلام(ص) و مراد از «نماز» امام علی(ع) می‌باشد؟

  • قرآن کریم براى آن‌که انسان بتواند بر هواها و خواسته‌‏هاى نفسانی پیروز گردد و آنها را از قلب خود بیرون کند، می‌فرماید: «وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»؛[1] از صبر و نماز کمک بگیرید. کلمه «استعانت» به معناى طلب کمک است، و این هنگامی صورت می‌گیرد که نیروى انسان به تنهایى نمی‌‏تواند یک کار مهم و یا حادثه‌‏اى را که پیش آمده بر وفق مصلحت خود برطرف سازد., ...ادامه مطلب

  • توصیه‌‌های پیامبر اسلام(ص) به فرمانروایان اسلامی چه بود؟

  • روایتی در این زمینه به نقل از امام صادق(ع) وجود دارد:«جبرئیل به پیامبر اسلام(ص) که هیچ مشکل جسمی نداشت، خبر داد که مرگش نزدیک است. حضرتشان با شنیدن این خبر، مردم را براى نماز جماعت دعوت کرد و به مهاجرین و انصار دستور داد تا سلاح همراه داشته باشند. مردم جمع شدند و پیامبر(ص) بالای منبر رفتند و خبر وفات خود را به آنها داد و فرمود:"خدا را به والى بعد از خود به, ...ادامه مطلب

  • آیا افرادی چون همسران پیامبر(ص) و برخی صحابه، جبرئیل را با شمایل دحیه کلبی دیده‌اند؟ آیا دیدن تجسمی از جبرئیل مخصوص پیامبران و امامان نیست؟

  • روایات متعددی وجود دارد ‌که گاهی فرشته وحی، جبرئیل(ع) به صورت دحیه کلبی که یکی از اصحاب خوش سیمای پیامبر خدا(ص) بود بر ایشان نازل شده و با حضرتشان به گفتگو می‌پرداخت.[1]در ذیل همین روایات از کسانی نام برده می‌شود که این واقعه را دیده‌اند و گمان می‌کرده‌اند که واقعاً دحیه کلبی نزد پیامبر(ص) است. از کسانی که جبرئیل را در صورت دحیه کلبی دیده است، امیرالمؤمنین علی(ع) است که بعد از رفتن دحیه کلبی، پیامبر(ص) ایشان را به این حقیقت رهنمون می‌کند که آن شخص، کسی جز جبرئیل امین نبود. در روایتی چنین آمده است: «امیرالمؤمنین(ع) بر پیامبر(ص) وارد شدند در حالی که سر ایشان بر دامن دحیه کلبی بود و به خواب رفته بودند. حضرت که وارد شدند بر دحیه سلام کردند و او این‌گونه جواب داد: "السلام علیکم یا امیر المؤمنین" سر پسر عمویت را بگیر که تو از من بر او سزاوارتری! وقتی حضرت علی(ع)، سر پیامبر را بر دامن گرفت دیگر دحیه را ندید و آن‌گاه پیامبر(ص) بیدار شدند و درباره دحیه و آنچه بین او و علی(ع)رد و بدل شده بود، پرسید و علی(ع) فرمود: "به هم سلام کرده و ایشان مرا به امیرالمؤمنین خطاب کرد". پیامبر(ص) فرمود: "او دحیه نبود بلکه فرشته بزرگ خدا، جبرئیل امین بود". در پایان؛ پیامبر اطلاق این لقب (امیرالمؤمنین) را از طرف آسمانیان به علی(ع) تبریک گفت».[2]از کسانی که موفق به دیدن جبرئیل شده‌اند جناب ابوذر است که بر پیام, ...ادامه مطلب

  • بر اساس فتاوای فقهی، اگر زنی اسلام آورده و شوهرش همچنان کافر باشد، ازدواجشان باطل خواهد شد. پرسش آن است که چرا پیامبر اسلام(ص) بعد از اسلام آوردن دخترش زینب، او را از زندگی با شوهر کافرش منع نکرده بود؟!

  • در پاسخ به پرسش مطرح شده باید گفت؛ این‌گونه نبوده که از ابتدای اسلام، ارتباط زناشویی تمام زنان مسلمان با همسران کافرشان از بین برود، چنان‌که در امت‌های پیشین نیز مواردی مانند همسر فرعون را مشاهده می‌کنیم که حتی بعد از ایمانش پیوند ازدواج او با شوهر کافرش از بین نرفته است، چنانچه در طرف مقابل، پیامبرانی نیز به زندگی با زنان کافرشان ادامه ‌داده بودند.[1]در همین راستا در آیه 78 سوره هود که حضرت لوط(ع) به کافران قومش پیشنهاد می‌کند که با دخترانش ازدواج کنند نیز دو تفسیر ارائه شده است:الف. مقصود از «دخترانم»، دختران خود لوط(ع) نبوده بلکه مراد او ازدواج با دختران قوم او بوده است؛ زیرا پیامبر هر قوم پدر(معنوی) آنان نیز حساب می‌شود.ب. دلیلی نداریم که ازدواج زن باایمان با مرد کافر در شریعت حضرت ابراهیم(ع) ممنوع باشد، و از آن‌جا که ممنوعیتی وجود نداشته، حضرت لوط(ع) چنین پیشنهادی را مطرح کرده است.به هر حال و با توجه به آنچه گفته شد، ممکن است چنین ازدواجی در آغاز اسلام جایز بود و به همین جهت، پیامبر اسلام(ص) به دخترش زینب توصیه نکرد تا پیوند ازدواج خود با همسرش أبوالعاص بن ربیع را از بین ببرد، اما بعدها - و احتمالاً بعد از وفات زینب - قانون ممنوعیت ازدواج زن مسلمان با شوهر کافر از طرف خدا به پیامبرش ابلاغ شد.[2] [1]. ر. ک: تحریم، 10 و 11. [2]. برای مطالعه بیشتر، ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین،, ...ادامه مطلب

  • پیامبر اسلام(ص) توصیه کرده بود تا لباس زرد به نوزاد نپوشانند. پس چرا دخترشان فاطمه(س)، فرزندشان حسن(ع) را با پوششی زرد رنگ خدمت پدرشان برد تا مورد سرزنش ایشان قرار گیرد؟!

  • بنابر روایاتی؛ هنگام تولد امام حسن مجتبی(ع)، آن‌حضرت را در لباس زردی پوشانده بودند و نزد پیامبر اکرم(ص) آوردند و حضرتشان نوزاد را در آغوش گرفت و بر اساس برخی گزارش‌ها او را با لباس سفید پوشاند.درباره کسی که نوزاد را با لباس زرد نزد پیامبر(ص) آورد، نقل‌های مختلفی وجود دارد:1. اسماء بنت عمیس می‌گوید: زمانی ‌که حسن(ع) به دنیا آمدند، پیامبر(ص) فرمودند: فرزندم را به من بده! من نیز نوزاد را که با پارچه‌ای زرد پوشانده بودم، تقدیم ایشان کردم. پیامبر(ص) پارچه زردرنگ را کنار گذاشت.[1] در نقل دیگری، پیامبر اسلام(ص)، اسماء را از این بابت سرزنش نمودند.[2]2. عروه بن فیروز از سواده بنت مسرج(مسرح) روایت می‌کند: زمانی ‌که فاطمه(س) زایمان کردند، من خبرش را به پیامبر(ص) رسانده و ‌حضرتشان را خوشحال کردم و حسن(ع) را که با پارچه زردرنگی پیچیده بودم نزد ایشان بردم؛ اما پیامبر(ص) پارچه سفیدی را به جای آن پارچه قرار دادند.[3]در نقل دیگری، سواده می‌گوید: هنگامی که پیامبر(ص) از این بابت ما را سرزنش کرد، من گفتم:«وَ لَمْ أجِدْ من ذلک بُدّاً»؛[4] «پارچه دیگری نداشتیم!».3. امام سجاد(ع) فرمود:‏ «هنگامی که حضرت فاطمه(س)، امام حسن(ع) را به دنیا آورد و با امام علی(ع) در مورد نامش گفت‌وگو می‌کرد، پیامبر اسلام(ص) به آن‌جا آمد و به دنبال آن، نوزاد را که در لباس زردی پوشیده شده بود، خدمت حضرتش آورده شد. پیامبر(ص) فرمود, ...ادامه مطلب

  • گزارش‌های مختلفی در مورد شکل و شمایل پیشانی و ابروهای پیامبر اسلام(ص) وجود دارد. پیشانی‌ها و ابروهای ایشان پیوسته بود یا گشاده؟

  • روایات مختلفی درباره شکل و شمایل پیشانی و ابروهای پیامبر گرامی اسلام(ص) نقل شده است:1. امام علی(ع) در توصیف پیامبر اسلام(ص) فرمود: «کانَ حَبِیبِی مُحَمَّداً صَلْتَ الْجَبِینِ مَقْرُونَ الْحَاجِبَیْنِ أَدْعَجَ الْعَیْنَیْن»؛[1] دوست من محمد(ص)؛ داراى پیشانى بلند، ابروانى به هم پیوسته بود.2. امام رضا(ع) از پدران بزرگوار خود، از امام مجتبى(ع) نقل کرده‌اند: از دائی‌ام هند بن ابی‌هاله که پیامبر اکرم(ص) را خوب وصف می‌نمود درباره اوصاف و شمائل آن‌حضرت سؤال کردم، او چنین گفت: «واسِعَ الْجَبینِ أَزَجَّ الْحاجِبَیْنِ‏ سَوابِغَ فی غَیْرِ قَرَن‏»؛[2] پیشانى پهن و ابروانى کشیده و کمانى داشتند و ابروان آن‌حضرت در عین کشیده بودن، کامل و پُر مو بود، ولى پیوسته نبود.از لحاظ سندی، هر دو روایت به جهت افراد مجهول در آنها از جهت سندی ضعیف هستند. البته در بسیاری از گزارش‌های تاریخی از این دست، قوت و ضعف سند چندان مورد اهمیت نبوده و اعتبار کتاب کفایت می‌کند. به هر حال، برای جمع‌بندی این دو روایت باید ابتدا دو عبارت «صلت الجبین» و «واسِعَ الْجَبینِ» و «مَقْرُونَ الْحَاجِبَیْنِ» و «أَزَجَّ الْحاجِبَیْنِ» را از جهت لغوی معنا کنیم:پیشانی پیامبر اسلام(ص)الف. «صَلْت» در لغت، به معنای گشاده و آشکار[3] و تیز و بران[4] است؛ مانند پیشانی گشاده، پیشانی آشکار؛ یعنی صلت همان معنای «واسع»(فراخ و گشاده) را دارد؛ لذا اه, ...ادامه مطلب

  • معنای «شارع مقدس» چیست؟ آیا پیامبر(ص) یا ائمه اطهار(ع) هم شارع هستند؟

  • «شارع» در لغت از ریشه «شرع» است که به معنای هر دو واژه اشاره می‌شود: واژگان «شرع» در لغت به معنای اظهار، راه روشن‏، گشودن و شناساندن طریق است.[1] «شرع» و «شریعت»، سنت‌هایی است که خداوند در قالب دین قرار داده و بدان دستور داده است؛ مانند نماز، روزه و اعمال خیر.[2] به دیگر سخن؛ «شرع»؛ یعنی آیینی که خداوند برای بندگان روشن و آشکار ساخته است.[3] «شارع»؛ در معناهایی؛ مانند بزرگراه،[4] عالم ربّانی،[5] و وضع‌کننده قانون (قانون‌گذار)[6] مورد استفاده قرار می‌گیرد. اینها معانی لغوی عام کلمه «شارع» می‌باشند. اما در اصطلاح؛ «شارع» یعنى کسى که طریق واضح و روشن را در امور مادى و معنوى انسان انشاء می‌کند. پس، جاعل شرع را «شارع» گویند.[7] مراد از «شارع»، در کاربردهای علمی بویژه در کتب فقهی، اصولی و کلامی یعنی خداوند، از آن جهت که او بنیان‌گذار شرع بوده و تنها وی شارع حقیقی به شمار می‌رود. خدای تعالی، شارع یا قانون‌گذاری است که اصل دین را براى هدایت انسان‌ها آفریده و چون وى خالق انسان، طبیعت و رابطه میان انسان و طبیعت است، براى سعادت او قوانین و احکامى را انشاء و اعتبار کرده است.[8] در قرآن کریم آیاتی آمده است که انحصار تشریع به خداوند را اوّلاً و بالذات ثابت می‌کند؛[9] از جمله آیه شریفه «إِنِ الْحُکْمُ إِلَّا لله»؛[10] یعنى تشریع و قانون‌گذارى فقط شایسته خداوند است؛[, ...ادامه مطلب

  • آیا پیامبر اسلام(ص) فرمود صیقل قلب، تلاوت قرآن کریم است؟

  • در آموزه‌های دینی، یاد خدا، تلاوت قرآن، توجه به حکمت آفرینش، و ... از عواملی است که دل‌ها را پاکیزه و شفاف خواهد کرد: رسول خدا(ص) فرمود: «همانا دل‌ها مانند آهن زنگار می‌گیرد»، گفته شد این زنگار با چه چیزی زدوده می‌شود؟ حضرتشان فرمود: «یاد خدا و تلاوت قرآن».[1] امام علی(ع) فرمود: «خدای سبحان، هیچ فردی را به کلامی که مانند قرآن باشد پند نداده است؛ زیرا قرآن ریسمان استوار خدا، ابزاری ایمنی‌بخش، بهار دل و چشمه‌ دانش است. براى دل، روشنی‌بخشی، نظیر قرآن نتوان یافت».[2] از حضرت عیسی(ع) نقل است: «به حق گویم: همان‌گونه که صیقل دادن، شمشیر را اصلاح کند و جلا دهد، حکمت نیز دل را صیقل دهد و روشن سازد».[3]   [1]. قطب الدین راوندى، سعید بن هبة الله، الدعوات(سلوة الحزین)، ص 237، قم، مدرسه امام مهدى( عج)، چاپ اول، 1407ق‏. [2]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق: صبحی صالح، ص 254، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق؛ دشتى، محمد، ترجمه نهج البلاغة، ص 337، قم، مشهور، چاپ اول، 1379ش. ‏ [3]. ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول‏، محقق، غفاری، علی اکبر، ص 829، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ دوم، 1404ق. , ...ادامه مطلب

  • بر اساس قرآن کریم، آیا پیامبر اسلام(ص) و دیگر پیامبران این اجازه را دارند که حلال خدا را بر خویش حرام کنند؟!

  • «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ تَبْتَغی‏ مَرْضاتَ أَزْواجِکَ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ». سوره تحریم با داستانى که بین رسول خدا(ص) و بعضى از همسرانش رخ داده آغاز می‌شود، که شرح این قضیه را مفسران مختلف نقل کرده‏‌اند.[1] خلاصه یکی از نقل‌ها آن است که پیامبر اسلام (ص) برنامه‌ریزی کرده بود، هر روزى را در حجره یکى از همسرانش سپری کند، روزى که نوبت حفصه(دختر عمر) بود به حجره او رفت، حفصه اجازه گرفت که من با پدرم کاری دارم و بروم او را ملاقات کنم، حضرت اجازه داد وی رفت. رسول خدا(ص) در آن روز نزد ماریه قبطیه بود.[2] حفصه بعد از برگشت و اطلاع از این موضوع، زبان به اعتراض گشود که امروز نوبت من بود. پیامبر فرمود: دیگر نزد او نمی‌روم! گفتند حضرت قسم یاد,پیامبران ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها