کلمه «سیّد» از ریشه «سود» به معنای بزرگی و شرف است[1] و به شریفترین و رفیعترین چیزی، سید آن گفته میشود.[2] به کسی که سرپرست جمعیت زیادی باشد نیز «سیّد» گفته میشود.[3] لذا هر کسی میتواند سید افراد, ...ادامه مطلب
برای امام دوازدهم حضرت مهدی(عج) نامهای بسیاری در روایات ذکر شده است که در اینجا به توضیح مختصری در مورد دو نام یاد شده در پرسش خواهیم پرداخت:1. ولی عصر«عصر» به معنای روزگار است و به همین معنا نیز خداوند در سوره عصر قسم یاد نموده است.[1] البته برای عصر معانی دیگری نیز؛ مانند زمان نزدیک به مغرب، فشردن، حبس و ... بیان شده است.واژه «ولی» نیز گرچه دارای چند معنی در لغت عرب میباشد،[2] اما در اینجا با توجه شواهد پیرامونی به معنای سرپرست میباشد. بنابراین معنای «ولی عصر» یعنی سرپرست زمان.در تایید این معنا، مفضل بن عمر میگوید: از امام صادق(ع) درباره معناى سخن پروردگار: «وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ»، پرسیدم، آنحضرت – در بیان بطنی از قرآن - فرمود: مقصود از این «عصر»، عصر خروج قائم(ع)است... .[3]2. بقیة الله«بقیه» به معنای آنچه از چیزی باقی میماند میباشد.[4]اما اینکه چرا به امام زمان(عج) بقیة الله میگویند، میتوان گفت که استفاده از این لقب برای حضرتشان برگرفته از آیه 86 سوره هود است، آنجا که خداوند میفرماید: «بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ»؛ آنچه خداوند براى شما باقى گذارده، برایتان بهتر است، اگر ایمان داشته باشید.در همین راستا در روایتی میخوانیم:اول سخنى که امام مهدی(عج) بر زبان میآورد این آیه شریفه است: بَقِیَّتُ اللَّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إ, ...ادامه مطلب
سید عبدالله بن نورالدین بن نعمتالله جزایری، در شوشتر به دنیا آمد.[1] سال ولادت او مختلف گزارش شده است: 1104ق،[2] 1112ق[3] و 1114ق.[4] نورالدین که آثار تیزهوشی را در فرزندش عبدالله دید، از سه چهار سالگی به تعلیم او پرداخت,عبدالله,توضیحاتی ...ادامه مطلب
کلمه «رسوله» در آیه «أَنَّ اللهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُهُ»،[1] به علت عطف به محل «أَنَّ اللهَ» که مبتدا است، مرفوع خوانده میشود.[2] ولی در صورتی که «رسوله» را منصوب بخوانیم، آنگاه باید آنرا عطف به لفظ «الله» دانست که تغییری در معنا ایجاد نشده و باز همان معنای سابق را افاده میکند.به عبارتی «رسوله» در قرائت نصب، عطف به لفظ بوده و در قرائت رفع، عطف به معناست و در نهایت، هر دو دا,المشرکین,«رسولُه» ...ادامه مطلب
«لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ»؛ یعنی هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست.واژه «حول» در لغت به معنای حرکت و جنبش،[1] و «قوّة» به معنای استطاعت و توانایی است.[2]بنابر این، معنای عبارت فوق این است که: هیچ حرکت و قدرتی در جهان آفرینش جز به مشیت خداوند متعال و بزرگ وجود ندارد.این ذکری است که خداوند در شب معراج به پیامبر اکرم(ص) هدیه داده است: «عَ,معنای,بالله,العلی,العظیم»,برکاتی,دارد؟ ...ادامه مطلب
1. آزار حیوانات، حرام و گناه بوده و از جمله حقوق الهی است و اگر حیوان، مالکی داشته و آسیب ببیند، غیر از حق الله، موجب حق الناس نیز میشود. پس لازم است خسارت وارده جبران و رضایت صاحب حیوان فراهم گردد.2. به لحاظ شرعی، هر چند اگر حیوان آسیب دیده مالکی نداشته باشد، فرد آسیب رسان، غیر از توبه وظیفهای , ...ادامه مطلب
آنچه از بررسی منابع تاریخی، تفسیری و روایی بر میآید، این است که درباره فرزند بشارت داده شده به ابراهیم و ذبح او، اختلافنظر وجود دارد. مشهور شیعیان، اسماعیل را ذبیح الله دانسته، اما برخی از اهلسنت نیز اسحاق را فرزندی میدانند که بنا بود قربانی , ...ادامه مطلب
در عبارت «اشهد انّ محمّداً رسول الله»، گواهى به نبوت رسول اکرم(ص) داده میشود. هر چند در این عبارت مقصود، مصداق نبی؛ یعنی فردی از پیامبران الهی، میباشد، ولی این حقیقت جدای از اصل نبوت نیست؛ چون گواهی به مقوله اثباتی بدون در نظر گرفتن مقام ثبوتی معنا ندارد؛ یعنی درست نیست کسی بگوید که من اصل نبوت را قبول دارم، اما در خارج نبوت حضرت محمد(ص) را نمیپذیرم. از اینرو؛ کسی که اصل و حقیقت نبوت را پذیرفت، باید نبوت تمام پیامبران را بپذیرد. بنابراین، طبق تعریف مشهور از اصول دین،[1] اصل نبوت از اصول دین است و عبارت «اشهد انّ محمّداً رسول الله»، در مقام اثبات ب, ...ادامه مطلب
پیامبر خدا(ص) فرمود: هر امر مهمی که بدون "بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِیم" انجام شود، ابتر خواهد بود...».[1]امام صادق(ع) فرمود: «به دلیل اینکه "بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِیم" در ابتدای کارها فراموش میشود، خداوند شیعیان ما را با امر ناخوشایندی تنبیه میکند تا اثر آن کوتاهی، زائل شود... . عبدالله بن یحیی نزد امیرالمؤمنین(ع) بود که کُرسی بر سرش سقوط کرد... . عبدالله پرسید: به من بگو که گناه من چه بود که این اتفاق برایم افتاد تا دیگر آنرا تکرار نکنم. حضرت فرمود: خطای تو ترک "بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِیم" در هنگام نشستن بود...».[2]بدیهی است که حکم ل, ...ادامه مطلب
اگر گفتن «بسم الله» به قصد ورود و نقل در زیارت یا دعا نباشد، اشکالی ندارد، حتی با توجه به برخی روایات، که در شروع هر کاری ذکر نام خدا را سفارش میکنند،[1] میتوان چنین عملی را دارای پاداش دانست. [1]. «کُلُ أَمْرٍ ذِی بَالٍ لَمْ یُذْکَرْ بِسْمِ اللَّهِ فِیهِ فَهُوَ أَبْتَر»؛ حسن بن على (ع)، امام عسکری، التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری، ص 25، مدرسة الإمام المهدی عجل الله تعالى فرجه الشریف، قم، چاپ اول، 1409 ق. Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب
آن گونه که در پرسش آمده، چنین نیست، بلکه در ذکرهای توصیه شده به مردم عادی، نیز ذکر «یا غافر الخطایا» وجود دارد؛[1] مانند اینکه در دعای جوشن کبیر آمده است: «یا غَافِرَ الْخَطایا»،[2] و هم روایت شده که پیامبران استغفار میکردند:امام صادق(ع) میفرماید: «همانا پیامبر خدا(ص) همواره توبه میکرد و در هر شبانهروز، صدبار استغفار میکرد، بدون اینکه گناهى داشته باشد. همانا خداوند عزّ و جلّ بلا را به اولیاى خود اختصاص میدهد، بدون اینکه گناهى داشته باشند، تا به آنان پاداش دهد!».[3]شاید موقعیتهای متف, ...ادامه مطلب
اگر اسمای متبرکه با خط خطی کردن یا ریزریز کردن محو شده و به هیچ وجه نشانی از آنها باقی نماند و این کار طوری هم نباشد که بىاحترامى شمرده شود(مثلاً در حضور دیگران انجام نشود)، این کار اشکالی ندارد و بعد از محوشدن میتوان آنها را دور ریخت، ولى بهتر است آنها را در محل مناسبى دفن کنید، یا با استفاده از آب خمیر کنید و یا در آب جارى بریزید.[1]ضمن اینکه امروزه میتوان، کاغذهای دارای این اسامی را با دیگر کاغذها و کتابهای غیر قابل استفاده – و نه با زبالههای عفونتپذیر - به مراکز بازیافتی مواد و کالا, ...ادامه مطلب
زندگى و شرح احوال شاه[1] نعمت الله ولىسید نور الدین نعمت الله بن عبد الله بن محمد معروف به شاه نعمت الله ولى[2] مؤسس فرقه نعمتاللهی[3] از سادات حسینى بود و نسبش با نوزده واسطه به پیامبر اسلام(ص) میرسید.[4] پدرش، میر عبد الله، از علما و دانشمندان شهر حلب بهشمار میرفت.[5] سید نعمت الله ولى در سال 730 هـ.ق در شهر حلب متولد شد و در سال 834 هـ.ق در سن 104 سالگى درگذشت.[6]پدر شاه نعمت الله ولى در اوانِ کودکی او، از شهر حلب به ناحیه «مَکران»[7] مهاجرت میکند و سید نعمت الله کودکى و جوانى خود را در ایران میگذراند. وى در دوران جوانى به فراگیرى علوم متداول زمان پردا,نعمت الله ولی,نعمت الله ولی پیشگویی,نعمت الله ولی ماهان,نعمت الله ولي پيشگويي,نعمت الله ولی کرمان,نعمت الله ولي پيش بيني,نعمت الله ول,نعمت الله ولید,نعمت الله ولی شعر,نعمت اللهی ...ادامه مطلب
یکی از شبهاتی که تلاش دارد تا حجت بودن امامان معصوم(ع) را زیر سؤال برده و آنرا منافی با اصل خاتمیت بداند این است که آیه شریفه «رُسُلاً مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ»[1] بر خاتمیت و نفی حجت الهی بعد از پیامبران دلالت دارد؛ افرادی که این شبهه را طراحی کردهاند، ابتدا ترجمه و تفسیری نادرست از آیه فوق ارائه داده و سپس نتیجه نادرستی را مطرح ساختهاند: «پس از رسولان الهی کسی را خدا حجت قرار نداده است ... در دین اسلام به حکم آیه، پس از انبیا کس دیگر حجت نیست و جز انبیا به کسی وحی نمیشود، ولی در مذهب، هر امامی حجت ... و قول هر قطب و پیشوا حجت است».[2]در نقد این ترجمه و برداشت چند نکته بیان میشود:1. آیه شریفه فوق در مقام بیان و تبیین فلسفه بعثت پیامبران است؛ زیرا برخی گمان بردهاند که با وجود عقل، دیگر به نبوت آسمانی نیازی نیست یا اینکه ممکن بود برخی در قیامت، دلیل عدم ایمان خود به خدا و آخرت را عدم اتمام حجت الهی در حق خودشان توجیه کنند، به همین جهت؛ آیه شریفه ضرورت بعثت انبیا را چنین بازگو میکند که خداوند در طول تاریخ پیامبرانی را با دو ویژگی «مژدهدهنده» و «ترساننده» فرستاد تا اینکه بهانه و توجیهی به نفع مردم[3] بر علیه خداوند[4] وجود نداشته باشد.[5] پس اصلاً آیه در مقام بحث خاتمیت پیامبران و حجتهای الهی نیست تا از آن به عنوان پایان دوره تحقق حجت الهی تلقی شود.آنچه این برداشت را تقویت میکند آن است که بر اساس این آیه، بعد از ارسال هر پیامبری، حجت برای مخاطبان او تمام شده است، اما با این وجود، نمیتوان گفت که بعد از آن پیامبر، پیامبر دیگری نخواهد آمد.2. از نکته پیشین روشن میشود حجت در آیه شریفه به معنای دلیل و مستمسک ملحدان، اراده و قصد شده است و بر انسانهای برگزیده الهی اعم از پیامبر یا امام ناظر نیست.[6]3. آیه شریفه، نهایت بر خاتمیت و پایان ظهور «الرسل» دلالت میکند و این ادعا مورد اتفاق است. نه پایان حجت الهی؛ زیرا حجیت و اطاعت امام معصوم(ع) در طول حجیت پیامبر(ص) و خداوند است؛ از آنجا که بعد از رحلت پیامبر(ص) آخرین حجت آسمانی از جنس نبوت خاتمه یافته است، حجت آسمانی از جنس امامت و ولایت جایگزین آن میشود و مطابق روایات پیامبر(ص)، امام معصوم(ع) در همه شئون نبوت – مانند مرجعیت، تفسیر دین و لزوم اطاعت – ب, ...ادامه مطلب
در اشتقاق لفظ جلاله «الله» و نوع «ال» آن بین اندیشمندان علم ادب چهار دیدگاه وجود دارد:1. اصل الله «اِلاه» بوده که ال تعریف بر آن داخل شد، سپس همزهاش برای تخفیف[1] حذف گردید، دو لام کنار هم اجتماع کردند که اولی در دومی ادغام شد و «الله» شد به معنای معبود و پرستش شده.[2]2. اصل الله، «الاه» و اصل الاه «ولاه» از وله به معنای تحیر بود، واو در «ولاه» برای تخفیف، تبدیل به همزه شده و «اِلاه» شد،[3] سپس بر سر «الاه» ال داخل نمودیم و همزه حذف گردید «الله» شد.[4]3. الله در اصل «لاه» بود، ال تعریف بر سرش در آمد الله شد.[5]4. الله با همین ترکیب و کیفیت لفظی در اصل برای خدای عز و جل وضع شده[6] و از چیزی مشتق نشده و تغییر شکل نداده است؛ زیرا ما میبینیم که لفظ «الله» مزیت زیادی بر «الاه» دارد، همچنین ما معنایی را که از لفظ «الله» تصور و ادراک میکنیم از لفظ «اله» نمیکنیم؛ لذا نمیتوان گفت الله در اصل اله بود.[7]همانگونه که در اشتقاق لفظ جلاله «الله» اختلاف دیدگاه وجود داشته، در «ال» داخل بر آن نیز اختلاف دیدگاه وجود دارد؛ برخی گفتهاند «ال» برای تعریف میباشد.[8] برخی دیگر گفتهاند «ال» برای تعریف نیست، بلکه عوض از همزه محذوفه در «اِلاه»است.[9] برخی نیز آنرا برای تعیین،[10] و عدهای نیز «ال» را جزء کلمه دانسته و احتمالات مذکوره را صحیح نمیدانند.[11] برای آگاهی بیشتر: ر. ک: شرح الملوکی فی التصریف.[12] [1]. «برخی دلیل حذف همزه را التقاء ساکنین و برخی دیگر تخفیف به جهت کثرت استعمال بیان کردند». اعلم شنتمرى، یوسف بن سلیمان، النکت فی تفسیر کتاب سیبویه و تبیین الخفی من لفظه و شرح أبیاته و غریبه، محقق، مراد، یحیى، ص 276، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، بیتا. [2]. «دیدگاه یونس بن حبیب، کسائی، فراء، قطرب و اخفش». زجاجى، عبد الرحمان بن اسحاق، کتاب اللامات، محقق، مبارک، مازن، النص، ص 28، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، بیتا. [3]. چنانچه در وعاء و وشاح گفته میشود اِعاء و اِشاح. [4]. «دیدگاه خلیل بن احمد»، کتاب اللامات، النص، ص 29. [5]. «یکی از دو دیدگاه سیبویه»، همان. [6]. «یعنی علم مرتجل است». [7]. «دیدگاه ابی عثمان مازنی»، کتاب اللامات، النص، ص 29. [8]. همان، ص 28 – 29. [9]. النکت فی تفسیر کتاب سیبویه، ص276. [10]. حسینى طهرانى، هاشم، علوم العربیة، ج 1، ص 445، تهران، مفید، چاپ , , لفظ جلاله الله , لفظ جلاله الله در قرآن , لفظ الجلالة الله , لفظ الجلالة الله متحرك , لفظ الجلالة الله في القرآن الكريم , لفظ الجلالة الله فى المنام , لفظ الجلالة الله مرتين متتاليتين , معنی لفظ جلاله الله , معنى لفظ الجلالة الله , تفسير لفظ الجلالة الله في المنام , ...ادامه مطلب