اسلام تسکت

متن مرتبط با «حضرت» در سایت اسلام تسکت نوشته شده است

لطفاً خلاصه‌ای از زندگی‌نامه حضرت موسی(ع) را بیان کنید.

  • ولادت‏در مورد تاریخ دقیق ولادت موسی(ع) گزارشی در منابع معتبر یافت نشد. اما برخی سن ایشان را هنگام خروج از مصر هشتاد سال و 3840 سال بعد از هبوط حضرت آدم(ع) ذکر کرده‌اند.[1] در نتیجه می‌توان گفت که ایشا, ...ادامه مطلب

  • چه گزارش‌هایی از زندگی قبل از ازدواج حضرت فاطمه زهرا(س) وجود دارد؟

  • با آن‌که گزارش‌هایی که در مورد دوران قبل از ازدواج حضرت فاطمه زهرا(س) وجود دارد،[1] کمتر از گزارش‌های مرتبط با سال‌های بعد است، اما با این وجود، نقل‌ها و روایاتی در مورد این دوره از زندگی حضرتشان نیز , ...ادامه مطلب

  • عاقبت کار ساحرانی که به حضرت موسی(ع) ایمان آوردند، چه شد؟ آیا فرعون، تهدیدش در مورد آنان را عملی کرد؟!

  • آنچه در قرآن کریم آمده، آن است که فرعون، ساحران را تهدید به دارزدن و قطع اعضا کرده و ساحران نیز از این تهدید نهراسیده و بر ایمان خویش پایدار ماندند.[1] اما این‌که سرانجام آنها چه شد، در قرآن بد, ...ادامه مطلب

  • یوسف نجار که بود و چه ارتباطی با حضرت مریم(س) داشت؟

  • بر اساس برخی گزارش‌های تاریخی، یوسف بن یعقوب بن ماثان پسر عموی حضرت مریم(س)[1] و یا پسر خاله او بود.[2] او مردی حکیم بود و دلبستگی خاصی در خدمت به کنیسه داشت. او به شغل نجاری مشغول بود و از درآمد خویش, ...ادامه مطلب

  • در سوره نوح(ع) به نقل از حضرتشان آمده است که آنان را جهراً خواندم و سپس به آنان اعلان کردم. تفاوت میان «جهر» و «اعلان» چیست؟

  • حضرت نوح(ع) با پروردگار خویش مناجات می‌کند که من انجام وظیفه کردم و از قوم خود شکایت می‌نماید که دعوتم سودی نداشت. در همین راستا، حضرتشان عرضه می‌دارد که با صداى بلند و آشکارا و مخفیانه و به هر نحوی که ممکن بود، آنان را دعوت نمودم:«ثُمَّ إِنِّی دَعَوْتُهُمْ جِهاراً، ثُمَّ إِنِّی أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَ أَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْراراً».[1]سپس در جلسات عمومى و با ص, ...ادامه مطلب

  • خلاصه‌ای از زندگی‌نامه حضرت لوط را بیان فرمایید؟

  • حضرت لوط(ع)، یکی از پیامبران بزرگ و معاصر با حضرت ابراهیم(ع) بود.[1] نام این پیامبر 27 بار در قرآن مجید ذکر شده است.[2]وی بر شریعت ابراهیم(ع)، و اولین فردی بود که به آن‌حضرت ایمان آورد. در نسبت حضرت لوط با حضرت ابراهیم(ع) اختلاف است؛ برخی معتقدند وی برادرزاده حضرت ابراهیم بود.[3] بعضی می‌گویند خواهر زاده،[4] و عده‌ای بر آنند که لوط پسر خاله ابراهیم بود.[5]نام پدر لوط «هاران بن تارخ(تارح)»[6] و نام مادرش «ورقه» یا «رقیه» دختر «لاحج» بود،[7] و لاحج یکی از انبیای الهی بود.[8]لوط(ع) پس از هجرت از سرزمین بابِل به همراه ابراهیم، سی سال در میان قوم خود،[9] سکونت داشت، و پیوسته ایشان را به خدا و ایمان به او و پیروى از فرامینش دعوت می‌کرد و از انجام فواحش و قبایح بازشان می‌داشت. آن‌حضرت قومش را بر طاعت خدا وادار می‌کرد، ولى آنها اجابتش نکرده و از حق تعالى اطاعت نمی‌نمودند؛ لذا خدای تعالى به فرشتگانى مأموریت داد تا مؤمنان را از آن منطقه بیرون کنند، اما آنان تنها یک خانواده مؤمن یافته و آنان را خارج کردند،[10] سپس به حضرت لوط  گفتند در دل شب خانواده‌ات را از این شهر بیرون ببر و مراقب باش که جز همسرت که با کافران هم‌عقیده است، هیچ فرد دیگری جا نماند  و در همان مسیری که به شما فرمان داده شد، حرکت کنید،[11] چون شب فرا رسید لوط دختران خود را حرکت داد، ولى همسرش برگشت و به سوی خویشان خود رفت و ب, ...ادامه مطلب

  • آیا قد حضرت آدم(ع) ابتدا آن قدر بلند بود که خورشید او را می‌سوزاند؟ آیا قبر هابیل در دمشق است؟

  • آنچه درباره قد بلند غیر طبیعی - و حتی غیر ممکن - حضرت آدم(ع) در برخی منابع اسلامی آمده است؛ به جهت ضعف سند قابل پذیرش نبوده و با فرض پذیرش نیز نمی‌توان به ظاهر آن استناد کرد. همچنین وجود قبری منسوب به هابیل در حومه دمشق از سند چندان معتبری برخوردار نبوده، و جز اندکی از کتاب‌های تاریخی، در روایات اشاره‌ای به آن نشده است.یکی از گزارش‌هایی که در مورد قد آدم وجود دارد، این روایت است که در آن، مقاتل بن سلیمان گوید: از امام صادق(ع) درباره قد حضرت آدم(ع) هنگام فرودش به زمین پرسیدم؟ حضرت فرمود: «در کتاب على(ع) آمده است که پروردگار زمانی که آدم و حوا را به زمین فرستاد دو پای آدم روی بلندی کوه صفا و سرش زیر افق آسمان بود آدم از آزاری که به جهت این موقعیت و حرارت خورشید به او رسید به خداوند شکوه نمود خداوند به جبرئیل فرمود: آدم از گرمای خورشید شکایت دارد و  جبرئیل او را در هم فشرد و قامتش هفتاد ذراع به ذراع خود آدم گردید و همین کار را با حوا نمود و طول قامتش به سی و پنج ذرع به اندازه طول قامتش گشت».[1]علامه مجلسی از لحاظ سند، این روایت را به جهت وجود «مقاتل بن سلیمان» در سند روایت، ضعیف شمرده و از لحاظ محتوا نیز به نقل انتقادها و توجیه‌ها پرداخته است که به صورت اختصار به آن اشاره می‌نماییم:1. این‌که درخواست آدم(ع) برای کوتاهی قامت، به سبب آزار دیدن در اثر حرارت خورشید بوده، قابل پذیرش نیست؛, ...ادامه مطلب

  • آیا در قرآن کریم، هامان وزیر خشایارشاه به اشتباه، وزیر فرعونی اعلام شده که معاصر با حضرت موسی(ع) بود؟

  • هامان در منابع اسلامیهامان از شخصیت‌های بلندمرتبه حکومت فرعون در زمان حضرت موسی(ع) است که نام او شش بار در قرآن - و در همه موارد به همراه فرعون - به کار رفته و به نحوی قرآن او را در گناهان فرعون شریک دانسته است.[1]به عنوان نمونه، از سپاه مصر، با نام لشکریان فرعون و هامان یاد شده است: «وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما».[2]بیشتر مفسران معتقدند – یا احتمال داده‌اند - که هامان، وزیر فرعون باشد.[3]گزارشی وجود دارد پس از آن‌که موسی(ع) بر ساحران پیروز شد و موقعیت فرعون به خطر افتاد، به دستور فرعون، هامان برای او بُرج بسیار بلندی ساخت تا فرعون بالای آن رفته و به خدای موسی(ع) دست‌رسی یابد![4]در روایاتی، هامان به عنوان یکی از بدترین انسان‌ها نام برده شده است.[5]هامان وزیر خشایارشاهبرخی مستشرقان، پیامبر اسلام(ص) را به خطای تاریخی متهم کرده و گفته‌اند که ایشان بر اثر سوء برداشت از منابع یهودی،[6] هامان وزیر «خشایارشاه»[7] را با وزیر فرعونِ معاصرِ حضرت موسی(ع) اشتباه گرفته است و حال آن‌که هامان در سرزمین مصر، وجود تاریخی نداشته است.[8]البته قرن‌ها پیش نیز فخر رازی در تفسیر خود به موضوعی مشابه اشاره کرده است: «یهودیان می‌گویند کسانی که تاریخ بنی‌اسرائیل را بررسی کرده‌اند اتفاق نظر دارند که در زمان موسی و فرعون شخصی به نام هامان وجود نداشته و هامان فردی است که بعدها به وجود آمده اس, ...ادامه مطلب

  • با نفخه اول، تمام موجودات نابود شده و بعد از نفخه دوم، رستاخیز آغاز می‌شود، پس چگونه حضرت یونس(ع) اگر از تسبیح‌گویان نبود، تا رستاخیز در شکم ماهی می‌ماند؟ مگر ایشان و ماهی با نفخه اول هلاک نمی‌شدند؟!

  • قرآن کریم در توصیف ماجرای محبوس شدن حضرت یونس(ع) در شکم ماهی می‌فرماید:«فَلَوْ لا أَنَّهُ کانَ مِنَ الْمُسَبِّحِینَ * لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلى‏ یَوْمِ یُبْعَثُون‏»؛[1] «اگر او از تسبیح کنندگان نبود، مسلّماً تا روز رستاخیز در شکم ماهی می‌ماند».در تفسیر این آیه ابتدا باید گفت؛ اگر عبارت «تا روز رستاخیز» را به «تا قبل از نفخه اول» نیز تفسیر کنیم، مشکلی وجود نخواهد داشت؛ زیرا جریان رستاخیز و برانگیخته شدن عملاً با نفخه اول آغاز می‌شود. همان‌گونه که مهلت خواستن شیطان از پروردگار با عبارت «أَنْظِرْنی‏ إِلى‏ یَوْمِ یُبْعَثُون‏»[2] به معنای مهلت خواستن تا نفخه اول است و گرنه، میان نفخه اول و دوم، زمینه‌ای برای فعالیت شیطان نیست.با این مقدمه باید گفت که احتمالاتى در مورد این آیه از سوی مفسران بیان شده است:1. هم یونس و هم ماهی زنده ‌مانده و یونس به صورت یک زندانى تا روز قیامت در شکم ماهى محبوس بود.[3]2. یونس از دنیا می‌رفت و ماهى به صورت قبری [سیّار] برای او، زنده می‌ماند.[4]3. یونس و ماهى هر دو می‌مردند و شکم ماهى قبر یونس می‌شد، و او در دل ماهى و ماهى در دل زمین تا روز رستاخیز دفن مى‏شدند،[5] و یا به قعر دریا فرو می‌رفتند.[6]4. این تعبیر، کنایه‌ای از مدت طولانى است؛ یعنى یونس تا مدتى طولانى در این زندان باقى می‌ماند.[7]برخی از مفسران در نقد این احتمالات گفته‌اند: مراد، جاوید بودن مکث ی, ...ادامه مطلب

  • آیا مرگ برای حضرت یحیی(ع) و مؤمنان سخت و ناگوار است؟

  • اولین مرحله از مراحل آخرت، مرگ و جان دادن است. چگونگی جان دادن انسان‌ها به تناسب رفتارهایشان در دنیا متفاوت است؛ لذا در شرایطی ممکن است یک مؤمن نیز هنگام مرگ، دشواری‌هایی را تحمل کند تا کفاره کاستی‌های او بوده و در قیامت، پاک محشور شود.[1] از رسول خدا(ص) پرسیده شد که ملک الموت چگونه جان مؤمن را می‌گیرد، آن‌حضرت فرمود: «همانا ملک الموت هنگام مرگ نزد مؤمن، مانند بنده ذلیل و بی‌مقدار در مقابل آقا و سرور خودش است، او و یارانش از آن مؤمن دور می‌ایستند و به او نزدیک نمی‌شوند، تا اوّل با سلام به او، شروع می‌کند و او را به‏ بهشت بشارت می‌دهد».[2]با توجه به مقدمه بالا، آنچه در پرسش و درباره دشواری جان دادن یحیی بن زکریا(ع) آمده[3] برگرفته از روایتی است که به امام صادق(ع) منتسب شده است:حضرت عیسی(ع) بر سر قبر یحیی بن زکریا آمد و قبلاً از خدا خواسته بود که وی را زنده کند. او را صدا زد. جواب داد و از قبر بیرون آمد. گفت: «از من چه می‌خواهی؟» فرمود: «می‌خواهم مونس من باشی، چنان‌که در دنیا بودی». یحیی گفت: «ای عیسی! هنوز تلخی مرگ از کام من بیرون نرفته، می‌خواهی مرا به دنیا بازگردانی و دوباره به چنگال مرگ گرفتارم کنی؟» عیسی آزادش گذاشت و او به قبر برگشت.[4]سند این حدیث چنین است: «علی بن محمد عَنْ بَعْضِ أَصْحابِنا عَنْ علی بن الْحَکَمِ عَنْ رَبیعِ بن محمَّد عَنْ عبدالله بن سُلیم العامری عن أَبی عبد, ...ادامه مطلب

  • آیا حضرت علی(ع) گروهی را با آتش سوزاندند؟ چرا؟

  • گزارش‌هایی در این زمینه وجود دارد که امام علی(ع)، افرادی را به دلیل ادعای خدایی برای بشر، ادعای پیامبری و یا ارتداد در آتش سوزاند؛ یکی از این افراد، عبدالله بن سبأ[1] بود که در حق امیرالمؤمنین(ع) غلوّ کرد و ادعای ربوبیت و الوهیت در حق حضرتشان نمود، به همین دلیل، علی(ع) او را دستگیر و زندانی کرده  و از او خواست تا توبه کند، ولی عبدالله بن سبأ توبه نکرد، و آن‌حضرت  او را کشته و در آتش سوزاند:1. امام باقر(ع) فرمود: «عبدالله بن سبأ ادعای پیامبری می‌کرد و گمان می‌کرد که امیرالمؤمنین همان خدا است! این خبر به امام رسید و حضرتشان او را خواست و صحت و سقم ماجرا را از او پرسید و عبدالله هم به این موضوع اقرار کرده و گفت: آری، این‌چنین در ذهن من القا شده است که تو خدایی و من هم پیامبر خدایم! امیرالمؤمنین فرمود: وای بر تو! شیطان تو را تسخیر کرده است، برگرد و توبه کن! مادرت به عزایت بنشیند! ولی عبدالله قبول نکرد؛ لذا حضرت او را زندانی کرد و سه بار از او خواست تا توبه کند، ولی او نپذیرفت. آن‌گاه بود که حضرت او را با آتش سوزاند».[2]2. هشام بن سالم می‌گوید: شنیدم که امام صادق(ع) با یارانش در مورد عبدالله بن سبأ و ادعای او مبنی بر خدا بودن امام علی(ع) گفتگو می‌کردند و در این میان، امام ششم فرمودند: «وقتی عبدالله بن سبأ ادعای خدایی امیرالمؤمنین را مطرح کرد، آن‌حضرت از او درخواست کرد تا توبه کند ولی او, ...ادامه مطلب

  • در روایتی آمده است؛ حضرت فاطمه(س) و فرزندانش دو روز در گرسنگی بودند، ولی امام علی(ع) با این‌که در مأموریت و جنگ نبود، از این موضوع آگاه نشد! آیا چنین چیزی امکان‌پذیر است؟

  • این روایت در منابع مختلف روایی آمده است،[1] و از نظر محتوایی ایرادی بر آن وارد نیست؛ زیرا امام علی(ع) در مدت کوتاهی که با فاطمه(س) زندگی کرد از نظر مالی در موقعیتی نبود که بتواند تمام نیازهای زندگی را برای خانواده خود تهیه نماید و فاطمه(س) با اطلاع کامل از وضعیت حضرت علی(ع)، تن به این ازدواج داد و از طرفی به این موضوع آگاه بود که امام علی(ع) توانایی خرید تمام احتیاجات زندگی خصوصاً در برخی زمان‌ها را نداشت، حال با این آگاهی قبلی، با دو روش می‌توانست به زندگی خود ادامه دهد:الف. با آن‌که می‌دانست که چیزی در بساط علی(ع) نیست، او را برای خرید مایحتاج خانه تحت فشار قرار دهد. که طبیعتاً چنین روشی از اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) تصور ندارد.ب. یا آن‌که تا کارد به استخوان نرسیده، خانه را به گونه‌ای مدیریت کند که شوهرش علاوه بر فقر مادی، با این مشکل روبرو نشود که برای اداره خانواده به وام گرفتن رو آورده و یا به فعالیت‌های پایین‌تر از شأن خود بپردازد.دختر پیامبر(ص) راه دوم را انتخاب نمود و با این کار درس بزرگی به همه داد.البته ممکن است که این پرسش به وجود آید که چگونه خود امام علی(ع) - با آن‌که از دانش غیب نیز بهره داشت - به صورت مستمر به وضعیت افراد تحت پوشش خود رسیدگی نمی‌کرد، تا آنان دچار این حد از گرسنگی نشوند؟پاسخ آن است که امامان در این موارد از دانش غیبی خود بهره نمی‌جستند و مانند مردم عادی , ...ادامه مطلب

  • وقتی که امام زمان(عج) ظھور می‌کند، آیا خانواده آن‌حضرت نیز ھمراهشان خواھد بود؟

  • در ارتباط با این‌که آیا حضرت مهدی(ع) در زمان غیبت، دارای زن و فرزند است یا خیر، اختلاف نظر وجود دارد.[1]کسانی که معتقدند امام مهدی(ع) در زمان غیبت تشکیل خانواده نداده است، استدلال می‌آورند که داشتن زن و فرزند با غیبت منافات داشته و مستلزم آشکار شدن وضعیّت امام خواهد بود؛ چرا که ازدواج با وجود غیبت آن‌حضرت امکان ندارد و اگر بخواهد ظاهر شود و ازدواج کند، این همان محذورى است که باید از آن دورى کند؛ زیرا با هدف آن‌حضرت منافات دارد.[2]اما با فرض وجود خانواده‌ای برای آن حضرت، دلیلی برای پنهان ماندن آنها بعد از ظهور وجود ندارد و چه بسا حضرتشان بعد از ظهور، تشکیل خانواده بدهند.در پایان بیان این روایت نیز خالی از لطف نیست که مسجد سهله را محل سکونت خانواده امام زمان(عج) بعد از ظهور اعلام می‌کنند:نزد امام صادق(ع) از مسجد سهله یاد شد و حضرت فرمود: «أَما إِنَّهُ مَنْزِلُ صَاحِبِنا إِذا قامَ بِأَهْلِهِ»؛[3] «اما مسجد سهله مکان زندگی صاحب ما است، هرگاه با اهلش به این مکان آید». [2]. صدر، سید محمد، تاریخ الغیبة، ج 2، ص 61، بیروت‏، دار التعارف‏، 1412ق‏. [3]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 6، ص 669، قم، دار الحدیث، چاپ اول، ‏1429ق. , ...ادامه مطلب

  • آیا این سخن حضرت زهرا(س) به امام علی(ع) مستند است که ایشان فرمودند: تنها دو دست بریده فرزندم عباس برای شفاعت ما در روز قیامت کافی است؟

  • ابتدا باید گفت که حضرت عباس(ع)، فرزند تنی حضرت زهرا(س) نبوده و نیز بعد از شهادت حضرتشان به دنیا آمده‌اند.روایت مورد نظر نیز در منابع و مقاتل معتبر مشاهده نشد، اما ملا آقا دربندی(متوفای 1286 ق) در مقتل خود – که از نگاه اندیشمندان دانش حدیث، مقتل معتبر و قابل استنادی به شمار نمی‌آید – برای اولین بار، آن هم بدون ارائه سند و تنها به نقل از فرد ناشناسی که مورد اطمینان او بوده است، چنین روایتی را نقل کرده است:«إذا صار یوم القیامة و اشتد الأمر على أهل المحشر بعث رسول الله(ص) أمیرالمؤمنین(ع) إلى فاطمة(س) لتحضر مقام الشفاعة. فیقول أمیرالمؤمنین(ع) یا فاطمة، ما عندک من أسباب الشفاعة و ما ادّخرت لأجل هذا الیوم الذی فیه الفزع الأکبر. فتقول فاطمة(س): یا أمیرالمؤمنین، کفانا لأجل هذا المقام الیدان المقطوعتان من ابنی العباس»؛[1] وقتی روز قیامت برپا می‌شود و شرایط برای تمام مردم دشوار می‌شود، پیامبر خدا(ص)، توسط امام علی(ع) به حضرت فاطمه(س) پیغام می‌دهد تا برای شفاعت حاضر شود. علی(ع) به فاطمه(س) می‌گوید: ای فاطمه! از اسباب شفاعت چه چیزی نزد توست و برای امروزی که سخت‌ترین روز است، چه چیزی ذخیره کردی؟! فاطمه(س) پاسخ می‌دهد: ای امیر مؤمنان! در جایگاه شفاعت، تنها دو دست قطع شده فرزندم عباس برای ما کافی است.به هر حال؛ روایت موجود در پرسش، از دیدگاه دانش حدیث مورد پذیرش نیست، اما بیان این نکته نیز ضروری ا, ...ادامه مطلب

  • مسلمانان چگونه و در چه زمانی دریافتند که حج سال دهم، آخرین حج پیامبر(ص)، و یا همان «حجة الوداع» است؟ و آیا ارتباطی میان سوره نصر و رحلت حضرتشان وجود دارد؟

  • بر اساس منابع تاریخى و روایى، پیامبر خدا(ص) در سال دهم هجرى، به زیارت خانه خدا مشرّف شد، و آخرین حج خود را به نام «حجة الوداع» ثبت و ضبط نمود. روایات متعددی وجود دارد که پیامبر خدا(ص) در منا (اواسط ایّام تشریق[1]) دریافت که این حج، آخرین حج بو,مسلمانان,دریافتند,پیامبرص،,الوداع»,ارتباطی,حضرتشان ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها