بر اساس دلایل و براهین عقلی، رابطهی خدا و جهان را میتوان اینگونه بیان کرد: خداوند مدیر و اداره کنندهی جهان هستی بوده؛ و تمام موجودات از جمله انسان در تحت مدیریت و تدبیر الهی هستند.[1] و بر اساس قواعد عقلائی و مباحث روانی هر چه زیردستان به توانایی، قداست، مهربانی، جامعیت و کمالات وجودی مدیر اطمینان بیشتر داشته باشند، در انجام وظایف محوله مصممتر و دلگرمتر هستند و به وعدههای وی امیدوارترند؛ بنابراین بیان صفات الهی در قرآن و تکرار چندباره آنها یکی برای تأکید بر قطعیت وعدهها و وعیدهاست و مهمتر از آن برای تزریق روحیه نشاط و شادابی در بندگان است و اینکه با چه شخصیتی ارتباط دارند و مدال بندگی چه کسی را بر گردن آویختند و افتخار کنند سر بر آستان چه کسی میگذارند؛ از اینرو امام علی(ع) که آشنایی کامل به صفات خداوند دارد، میفرماید: خدایا از اینکه بندهی تو هستم احساس عزت و سربلندی میکنم و از اینکه تو پروردگار من هستی افتخار میکنم. تو آنگونه که من میخواهم هستی، مرا آنگونه که دوست داری قرار بده.[2]
[2]. ابن بابویه، محمد بن على، خصال، ج 2، ص 420، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، 1362ش. «إِلَهِی کَفَى لِی عِزّاً أَنْ أَکُونَ لَکَ عَبْداً وَ کَفَى بِی فَخْراً أَنْ تَکُونَ لِی رَبّاً أَنْتَ کَمَا أُحِبُّ فَاجْعَلْنِی کَمَا تُحِب».
اسلام تسکت...
ما را در سایت اسلام تسکت دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان islamtext بازدید : 197 تاريخ : دوشنبه 29 خرداد 1396 ساعت: 22:48