روایت مورد اشاره در پرسش، معنایش چنین است: «جابر بن یزید گزارش میکند که امام باقر(ع) به من فرمود: «ای جابر! آیا تو حماری(وسیله نقلیه) در اختیار دارى که در یک روز، تو را از مشرق زمین به مغرب آن ببرد؟!, ...ادامه مطلب
روایات متعددی وجود دارد که گاهی فرشته وحی، جبرئیل(ع) به صورت دحیه کلبی که یکی از اصحاب خوش سیمای پیامبر خدا(ص) بود بر ایشان نازل شده و با حضرتشان به گفتگو میپرداخت.[1]در ذیل همین روایات از کسانی نام برده میشود که این واقعه را دیدهاند و گمان میکردهاند که واقعاً دحیه کلبی نزد پیامبر(ص) است. از کسانی که جبرئیل را در صورت دحیه کلبی دیده است، امیرالمؤمنین علی(ع) است که بعد از رفتن دحیه کلبی، پیامبر(ص) ایشان را به این حقیقت رهنمون میکند که آن شخص، کسی جز جبرئیل امین نبود. در روایتی چنین آمده است: «امیرالمؤمنین(ع) بر پیامبر(ص) وارد شدند در حالی که سر ایشان بر دامن دحیه کلبی بود و به خواب رفته بودند. حضرت که وارد شدند بر دحیه سلام کردند و او اینگونه جواب داد: "السلام علیکم یا امیر المؤمنین" سر پسر عمویت را بگیر که تو از من بر او سزاوارتری! وقتی حضرت علی(ع)، سر پیامبر را بر دامن گرفت دیگر دحیه را ندید و آنگاه پیامبر(ص) بیدار شدند و درباره دحیه و آنچه بین او و علی(ع)رد و بدل شده بود، پرسید و علی(ع) فرمود: "به هم سلام کرده و ایشان مرا به امیرالمؤمنین خطاب کرد". پیامبر(ص) فرمود: "او دحیه نبود بلکه فرشته بزرگ خدا، جبرئیل امین بود". در پایان؛ پیامبر اطلاق این لقب (امیرالمؤمنین) را از طرف آسمانیان به علی(ع) تبریک گفت».[2]از کسانی که موفق به دیدن جبرئیل شدهاند جناب ابوذر است که بر پیام, ...ادامه مطلب
آراسته شدن به اخلاق خداوندی از توصیههایی است که در روایات نسبت به همه انسانها بیان شده است، و از آنان خواسته شده است تا خود را به اخلاق الهی آراسته سازند.[1] البته، شایان توجه است که خداوند صفاتی؛ مانند خالقیت، رازقیت و ... دارد که وجود چنین صفاتی در دیگران به معنای واقعیاش متحقق نمیشود. ائمه(ع) کسانی بودند که به اخلاق و صفات مجاز الهی در حد کمال، متخلق شدهاند. عین آنچه در سؤال به عنوان روایت ذکر شده است، در منابع روایی و حدیثی پیدا نشد، اما مشابه آن در منابع روایی آمده است؛ چنانکه در روایاتی امام صادق(ع) فرمودند: «اجْعَلُونَا عَبِیداً مَخْلُوقِینَ وَ قُولُوا فِینَا مَا شِئْتُم»؛[2] (ما را مخلوق خداوند بدانید، و هر چه میخواهید ]از صفات نیکو [ برای ما بگویید)، ناظر به همین مطلب است که ائمه اطهار(ع) متخلق به اخلاق و صفات الهی شدهاند و در نهایت امکان به این صفات دست پیدا کردهاند، جز آنکه آنان بندگان خدا و مخلوق او هستند. همانطور که میدانیم غلوّ در آن است که ائمه(ع) را در جایگاه خدایی و ربوبی نشانده و خلقت و ربوبیت را اصالتاً به آنان نسبت دهیم،[3] اگر در این ورطه نیفتیم، نسبت دادن دیگر صفات حسنه به آن بزرگواران هیچ محذوری ندارد. [1]. برای نمونه؛در روایتی آمده است: «تخلقوا باخلاق الله»؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 58، ص 129، بیروت، دار الا,«نزلونا,الربوبیه ...ادامه مطلب
علی اکبر(ع) پس از مدتی جنگیدن پیش پدر خود امام حسین(ع) آمد و گفت: «پدرم! شدّت تشنگى جانم را به لب رسانده...»،[1] در ادامه، برخی از مقتلنویسان مانند موفق بن احمد خوارزمی (م 568ق)[2] نقل کردهاند که در این هنگام، «امام حسین(ع) زبان حضرت علی اکبر(ع) را در دهان خود گذاشتند». اما این بخش در دیگر منابع مقاتل حسینی نیست. به هر حال؛ با پذیرش چنین چیزی؛ اختصاص این کار به زن و شوهر دلیل شرعی نداشته و زبان در زبان گذاشتن اگر با انگیزه شهوت و اغراض جنسی نباشد، نهایت عطوفت و مهربانی را میرساند و بوسیدن و زبان در کام فرزند جوان مؤمن خود گذاشتن با انگیزه شهوت، حتی نسبت به مؤمنان عادی قابل تصور نیست تا چه رسد به امام معصوم(ع) آن هم در چنین شرایطی! بنابراین، در شرایطی که امام حسین(ع) تمام یارانش به شهادت رسیده و علی اکبر اولین فرد از بنی هاشم بود که پا به صحنه نبرد گذاشت، چنین زبان در زبان گذاشتنی، نشانگر شدت محبت امام حسین(ع) به فرزندش بوده و حضرتشان با این کار عاطفی و گذاشتن زبان خشک در دهان خشک فرزندش، بر تشنگی او مرهم گذاشته و با او ابراز همدلی و همدردی کرد. ,بگذارند ...ادامه مطلب
1. اقتصاد به معنای کارآفرینی و ایجاد ثروت نه تنها مورد نکوهش نبوده، بلکه بدان توصیه شده است. و برخی از امامان(ع) نیز بدین امر اقدام کردهاند و در طول تاریخ عالمانی را میبینیم که با فعالیتهای اقتصادی خود، از قدرت مالی خوبی نیز برخوردار بودند. [1] اما اینکه سیره برخی علما اینگونه نبوده، شاید از باب اهم و مهم بوده؛ چون میپنداشتند که درگیرشدن با امور اقتصادی، آنان را از تعلیم و تعلم باز میدارد و ,بیشتر,دانشمندان,اقتصاد,چندان,توجّهی,نداشته,ندارند؟,اقتصاد,داشتن,فراوان,نیست؟ ...ادامه مطلب
مقدمهبرای فهم مطلبی که در پرسش آمده؛ نخست لازم است توضیحی به عنوان مقدمه بیان شود:انجام و تحقق هر فعلى از انسان به اعتبار اهداف و غایاتی که دارد،[1] بعد از به وجود آمدن مقدمات و مبادى انجام میگیرد. بعضى از این مبادى و مقدمات «ابعد» و «اول» هستند[2] که عبارت است از علم، و آن علم نیز اعم از علم تصورى, ...ادامه مطلب
حجاب به معناى پوشاندن بدن زن در برابر نامحرم، از احکام ضرورى دین اسلام به شمار آمده و آیات متعددی از قرآن کریم - از جمله آیاتی از سوره احزاب و نور - درباره آن نازل شده است.پوشش زن در اسلام این است که وی در معاشرت خود با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوهگرى و خودنمایى نپردازد. آیات در مورد حجاب - , ...ادامه مطلب
در سال چهارم هجری، مسلمانان با دو حادثه تلخ و پیاپی «رجیع» و «بئر معونه» روبرو شدند که در ذیل، ابتدا به چگونگی وقوع این دو حادثه و سپس به بررسی آنها خواهیم پرداخت.حادثه رجیعگروهى از نمایندگان قبایل «عضل» و «قاره»، به حضور پیامبر(ص) شرفیاب شدند و چنین گفتند:اى پیامبر خدا! قلبهایمان متوجه اسلام شده, ...ادامه مطلب
اگرچه روایت اول در ظاهر با بخش پایانی روایت دوم ناهمخوان به نظر میرسد، اما در واقع اینگونه نیست.توضیح مطلب آنکه روایتی که میگوید «لیس العلم بالتّعلم»،[1] و یا «دانش به آموختن نیست» به حقیقت علم و دانش اشاره دارد، و آن نوری است که خداوند در دل انسانهای خاصی قرار میدهد: «الْعِلْمُ نُورٌ یَقْذِف, ...ادامه مطلب
بر اساس صریح آیات قرآن، خدای متعال از همه چیز ما آگاه است، حتی آنچیزی که در ذهن ما میگذرد: «یَعْلَمُ خَائنَةَ الْأَعْینُِ وَ مَا تُخفِى الصُّدُور»؛[1] او چشمهایى را که به خیانت میگردد و آنچه را سینهها پنهان مىدارند، مىداند.بنابر این قطعاً خداوند از خواستهها و نیات ما آگاهی کامل دارد. اما, ...ادامه مطلب
آنچه در پرسش آمده موضوعی است که در روایات از معصومان(ع) نیز پرسیده شده است:1. از امام صادق(ع) پرسیدند: گاه میبینیم که مردى ربا میخورد و با این وجود بر مال و ثروتش نیز افزوده میشود؟ آنحضرت فرمود: حتی اگر مال و ثروتش هم افزایش یابد، خداوند دین او را از بین میبَرَد(و چه بیبرکتی بدتر از این!).[1]2. فردی از حضرتشان درباره آیه «خداوند ربا را میکاهد و صدقات را فزونى میبخشد»،[2] توضیح خواست و عرضه داشت: گاه فرد رباخواری را میبینم که بر ثروتش افزوده میشود؟! امام ششم(ع) پاسخ فرمود: «کدام نابودى و بیبرکتى بدتر از اینکه یک درهم ربا(در صورت توبه نکردن)، تمام دینش را نابود میکند. و حتی اگر توبه کند(چون باید مبلغ ربا را به صاحبانش برگرداند) ثروتش از دست رفته و فقیر میشود».[3]این دو روایت در پاسخ به افزایش موردی و فردی ثروت برخی رباخواران است که برای برخی از اصحاب، ایجاد شبهه کرده و آنرا مخالف با واقعیات موجود پنداشته بودند. امام معصوم در صدد بیان این واقعیت بودند که حتی در این افزایشهای موردی نیز میتوان آیه مورد نظر را توجیه کرد و به عبارت دیگر، این روایات همخوان با آیه 39 سوره روم, ...ادامه مطلب
مقصود مرحوم مظفر، این است که اگر کسی به جای قضیه «بعض الحیوان إنسان»؛ بگوید: «الإنسان بعض الحیوان»، او به جای اینکه سور قضیه را بر سر موضوع(الحیوان) در آورد، بر محمول(انسان) وارد کرده است؛ این یک نوع انحراف در قضیه است. اما قضیه «بعض الانسان حیوان»، نه مقصود است و نه صحیح؛ زیرا از نظر منطقیین تمام انسانها حیوان هستند، نه بعضی از انسانها. Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب
اگر گفتن «بسم الله» به قصد ورود و نقل در زیارت یا دعا نباشد، اشکالی ندارد، حتی با توجه به برخی روایات، که در شروع هر کاری ذکر نام خدا را سفارش میکنند،[1] میتوان چنین عملی را دارای پاداش دانست. [1]. «کُلُ أَمْرٍ ذِی بَالٍ لَمْ یُذْکَرْ بِسْمِ اللَّهِ فِیهِ فَهُوَ أَبْتَر»؛ حسن بن على (ع)، امام عسکری، التفسیر المنسوب إلى الإمام الحسن العسکری، ص 25، مدرسة الإمام المهدی عجل الله تعالى فرجه الشریف، قم، چاپ اول، 1409 ق. Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب
با این نگاه باید اصل پیدایش دنیای مادی و تمام فرضیههایی که اندیشمندان و اخترشناسان در مورد آن ارائه میکنند را خرافه بدانیم، در حالیکه چنین نیست. خرافه آن است که نه تنها هیچ پشتوانه علمی و یقینی نداشته، بلکه علم و یقین بر خلاف آن حکم کند، مانند آنکه بتی که ساخته دست خودمان است را آفریننده و رازق خود بدانیم! حال اینکه مسئله معاد با دلایل قطعی و یقینی عقلی و نقلی به اثبات رسیده است. گذشته از این، اعتقاد به معاد تنها عقیده مسلمانان نیست، بلکه تمام ادیان الهی به آن معتقدند. Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب
یکی از شبهاتی که تلاش دارد تا حجت بودن امامان معصوم(ع) را زیر سؤال برده و آنرا منافی با اصل خاتمیت بداند این است که آیه شریفه «رُسُلاً مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ»[1] بر خاتمیت و نفی حجت الهی بعد از پیامبران دلالت دارد؛ افرادی که این شبهه را طراحی کردهاند، ابتدا ترجمه و تفسیری نادرست از آیه فوق ارائه داده و سپس نتیجه نادرستی را مطرح ساختهاند: «پس از رسولان الهی کسی را خدا حجت قرار نداده است ... در دین اسلام به حکم آیه، پس از انبیا کس دیگر حجت نیست و جز انبیا به کسی وحی نمیشود، ولی در مذهب، هر امامی حجت ... و قول هر قطب و پیشوا حجت است».[2]در نقد این ترجمه و برداشت چند نکته بیان میشود:1. آیه شریفه فوق در مقام بیان و تبیین فلسفه بعثت پیامبران است؛ زیرا برخی گمان بردهاند که با وجود عقل، دیگر به نبوت آسمانی نیازی نیست یا اینکه ممکن بود برخی در قیامت، دلیل عدم ایمان خود به خدا و آخرت را عدم اتمام حجت الهی در حق خودشان توجیه کنند، به همین جهت؛ آیه شریفه ضرورت بعثت انبیا را چنین بازگو میکند که خداوند در طول تاریخ پیامبرانی را با دو ویژگی «مژدهدهنده» و «ترساننده» فرستاد تا اینکه بهانه و توجیهی به نفع مردم[3] بر علیه خداوند[4] وجود نداشته باشد.[5] پس اصلاً آیه در مقام بحث خاتمیت پیامبران و حجتهای الهی نیست تا از آن به عنوان پایان دوره تحقق حجت الهی تلقی شود.آنچه این برداشت را تقویت میکند آن است که بر اساس این آیه، بعد از ارسال هر پیامبری، حجت برای مخاطبان او تمام شده است، اما با این وجود، نمیتوان گفت که بعد از آن پیامبر، پیامبر دیگری نخواهد آمد.2. از نکته پیشین روشن میشود حجت در آیه شریفه به معنای دلیل و مستمسک ملحدان، اراده و قصد شده است و بر انسانهای برگزیده الهی اعم از پیامبر یا امام ناظر نیست.[6]3. آیه شریفه، نهایت بر خاتمیت و پایان ظهور «الرسل» دلالت میکند و این ادعا مورد اتفاق است. نه پایان حجت الهی؛ زیرا حجیت و اطاعت امام معصوم(ع) در طول حجیت پیامبر(ص) و خداوند است؛ از آنجا که بعد از رحلت پیامبر(ص) آخرین حجت آسمانی از جنس نبوت خاتمه یافته است، حجت آسمانی از جنس امامت و ولایت جایگزین آن میشود و مطابق روایات پیامبر(ص)، امام معصوم(ع) در همه شئون نبوت – مانند مرجعیت، تفسیر دین و لزوم اطاعت – ب, ...ادامه مطلب