تصرف در اموال دیگران بدون رضایت آنها جایز نیست، مگر در مواردی خاص؛ مثل اینکه عدم تصرف، ضرر مهمی را به دنبال داشته و چاره دیگری جز دستبردن بدون اجازه نباشد. پس در فرض سؤال، چنانچه وجود آن تصویر یا ف, ...ادامه مطلب
تصرف در اموال دیگران بدون رضایت آنها جایز نیست و در فرض سؤال لازم است به مقتضای قانون عمل شود؛ پس اگر قانونی در این زمینه وجود ندارد و از طرفی هم، ادامه این وضعیت، موجب ضرر و خطر برای ساکنان ساختمان, ...ادامه مطلب
کسی که دچار بیماری فراموشی (آلزایمر) شده، اگر شدت بیماریش به حد محجوریت برسد، فقط با اجازه از قیّم که ولی شرعی اوست، میتوان در اموالش تصرف کرد.ضمائم: پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1]حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی): نمیتوانید.حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی): چنانچه شخص مذکور به نحوی باشد که اوقات نماز را تشخیص ندهد محجور بوده و تصرف در مال محجور بدون اجازه ولی شرعی او جایز نیست.حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): در صورتی که فهم و شعور کافی ندارد، باید از قیّم او اجازه بگیرد و اگر فهم و شعور کافی دارد، باید از خودش اجازه بگیرند.حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته): فرد محجور نمیتواند در اموالش تصرف کند و آلزایمر یکی از عوامل محجوریت فرد است. بنابراین هرگونه تصرفی در اموالش باید با اذن مجتهد جامع الشرایط یا کسی که از سوی وی چنین اختیاری دارد، صورت پذیرد. شما میتوانید با رعایت مصلحت از طرف وی صدقه بدهید.لینک به سایت استفتائات [1]. استفتا از دفاتر آیات عظام: سیستانی، صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست. , ...ادامه مطلب
تعطیل کردن موقت برخی کلاسها توسط نهادهای مسئول میتواند حسب مصالح و تحت شرایطی آزاد باشد و اساتید نیز در صورتی که امکان جبرانی وجود داشته و نیز بر خلاف قانون دانشگاه نباشد میتوانند به چنین کاری اقدام نمایند. اما اگر این تعطیلیها خارج از ضوابط و مقررات باشد و باعث خساراتی شود، افراد دخیل در این کار، ضامن بوده و باید خسارات وارده را جبران نمایند.ضمائم:پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین ا,تعطیل,کردن,کلاسهای,درس،,بدون,دلیل,منطقی،,توسط,اساتید,متصدیان,دانشگاه,حکمی,دارد؟ ...ادامه مطلب
1. این نوع شراکت تنها در اموالی صحیح است که در زمان ازدواج وجود داشته، نه اموالی که در آینده حاصل خواهد شد.2. اگر در این شراکت، سهم هر شریک (به صورت مصداقی) مشخص نشده باشد، مالکیت هر یک از شرکا به صورت مشاع است و در مالکیت مشاع، استفاده شرکا در مال مشترک، باید با رضایت یکدیگر باشد.3. هر چند زن اختیا, ...ادامه مطلب
همانگونه که در پرسش آمده، در آیاتی از قرآن، مشرکان با این عبارت توبیخ شدهاند که چرا شما بدون هیچ دلیلی مشرک میشوید؟![1]در یکی از این آیات، خداوند چیزهایى که حرام کرده را برمیشمارد که یکی از آن موارد، شرک است:«قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الْإِثْمَ وَ الْبَغْیَ بِغَیْرِ الْحَق وَ أَنْ تُشْرِکُوا بِاللَّهِ ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً»؛[2] بگو: خداوند، تنها اعمال زشت را، چه آشکار باشد چه پنهان، حرام کرده است و (همچنین) گناه و ستم بناحق را، و اینکه چیزى را که خداوند دلیلى براى آن نازل نکرده، شریک او قرار دهید.قید «ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً» به این معنا نیست که شرک بر دو قسم باشد. یکی شرکی که از روى دلیل و برهان قطعى ثابت شده باشد که حرام نیست و دیگری شرکی بدون دلیل که حرام است!، بلکه مراد این است که هر شرکی بدون دلیل و برهان است. به بیان دیگر، جمله «ما لم یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً» براى تأکید و توجه به این حقیقت است که مشرکان هیچگونه دلیل و گواه منطقى و خردپسندى در کار خود ندارند. همانگونه که توصیف «بغى» به وصف «غیر حق» از قبیل توصیف به لازمه معنا است، نه تقسیم بغى به حق و غیر حق؛ لذا تقیید شرک در «وَ أَنْ تُشْرِکُوا» به قید «ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً» از همین باب است، نه تقسیم شرک به شرک با دلیل و بدون دلیل![3]بر این اساس، این آیه که میفرماید؛ براى خدا آنچه را که دلیلى بر آن نفرستاده شریک قرار ندهید، تأکید بر این مطلب است که مشرکان هیچگونه دلیل و برهانى بر عقیده خود ندارند و خدا هیچ حجتى را از آنها نمیپذیرد.به عبارت دقیقتر؛ منظور این است که اقرار به چیزی که بر ثبوتش حجت و دلیلی وجود ندارد ممتنع است؛ لذا وقتی که دلیل و حجت بر امکان صحت شرک وجود ندارد، پس سخن از آن اساساً باطل است.[4] [1] . آل عمران، 51؛ انعام، 81؛ اعراف، 33؛ حج، 71؛ روم، 35 و ... [2]. اعراف، 33. [3]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 85- 86، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق. [4]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 14، ص 233، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق. Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب
آنچه درباره وجوب اطاعت از پدر و مادر و حرمت آزار و اذیت آنان گفته شده آن است: کاری که موجب اذیت والدین شود و بر فرزند واجب نبوده باشد، باید آن کار را مرتکب نشود و یا از پدر و مادر مخفی دارد یا آنها را راضی کند، ولی اطاعت آنان به عنوان اطاعت والدین وجوبی ندارد [بلکه اذیت آنان حرام است].[1]در مورد ازدواج فرزندان که پرسش نیز ناظر به همین مسئله است، برای ازدواج دختر رضایت ولیّ و پدر شرط است، امّا برای ازدواج پسر رضایت ولیّ و پدر شرط نیست.البته فلسفه بسیاری از احکام برای ما روشن نیست و برخی نیز در روایات وارد شده است. امّا آنچه که به نظر میرسد، این است که؛ اولاً: حتی پسر هم باید تلاش کند تا رضایت پدر در ازدواجش جلب شود و این مسلّماً امری مطلوب است. ثانیاً: به دلیل اینکه فرزند پسر است که بعد از ازدواج مسئولیت و مدیریت خانواده را بر عهده گرفته و تمام مخارج خانواده بر عهده او است، و همچنین در آینده اگر دچار مشکلی شد اختیار طلاق را نیز خواهد داشت، نمیتوان او را وادار کرد که حتماً آنچه پدرش میخواهد را انجام دهد و این بر خلاف دختر است؛ چون به عنوان نمونه دختر به دلیل آنکه حق طلاق ندارد، مشکلات او در صورت شکست در ازدواج بسیار بیشتر از پسر خواهد بود و جلب رضایت پدر پشتوانهای خواهد شد تا در صورت بروز این مشکلات از حامی قدرتمندی برخوردار باشد. [1]. تبریزی، جواد، استفتائات جدید، مسئله 2230، سرور، چاپ اوّل؛ فاضل لنکرانی، محمد، جامع المسائل، ج 1، مسئله 2188؛ امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، ج 2، مسائل متفرقه، مسئله 85، ص 675، انتشارات اسلامی، چاپ اوّل. Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب