در برخی کتابهای دعا، از مناجاتی با نام «دعای مشلول نیلوبلاگ» یاد شده است.برای این دعا سندی ذکر نشده است، اما همینکه در برخی کتب قابل استناد بدان اشاره شده، و از آن جهت که محتوای آن قابل پذیرش است، میت, ...ادامه مطلب
«إشفاق» به معناى «رقّت قلب» در جایی است که انسان از چیزى بترسد. و نیز «شفقت» در برابر «غلظت» است و اصل آن ناشى از ضعف است، از قول عرب: «ثوب شفق أى ضعیف النسج»؛ یعنى پیراهن نازکبافت. همچنین از , ...ادامه مطلب
اگر میدانید آن کبوتر صاحب دارد و با رها کردنش، نزد صاحبش برمیگردد، باید آنرا رها کنید و اگر یقین ندارید که ملک کسی است، میتوانید آنرا برای خود بردارید و اگر صاحبش پیدا , ...ادامه مطلب
در مورد اینکه چرا ابنسینا کتابی که در موضوع پزشکی نگاشته را «قانون» نامیده و کتاب معروف «شفاء» را در باره فلسفه و دیگر علوم تألیف کرده است؟ ابتدا باید گفت که نامگذاری کتابها یک مسئلهی ذوقی است و کمترین مناسبت برای انتخاب نام کافی است و نیاز چندانی به ارائه دلیل در این مورد نیست. با این وجود به برخی سخنانی که در این زمینه مطرح شده اشاره مختصری خواهیم داشت:1. برخى به این نامگذاری خرده گرفتهاند زیرا «شفاء» با پزشکى همخوانتر بوده و «قانون» با فلسفه تناسب بیشتری دارد.[1]2. برخى معتقدند که ابنسینا با این نامگذاری در صدد بیان این مطلب بوده که اهمّیّت «طبّ نفوس» نزد او کمتر از «طبّ اجساد» نیست، و نیز فلسفه او متأثّر از طبّ و طبّ او متأثّر از فلسفه است.[2]3. بعضی نیز بر این باورند که ابنسینا با این رویکرد خواست تا بفهماند که فلسفه و طب در یکدیگر تداخل دارند و «فلسفه»، «طب روح» و «طب»، «فلسفه بدن» است.[3] 4. در نظر برخی این مسئله حاوی نکتهای عمیق از بینش خاص وی نسبت به طب است. بر خلاف عرف معمول که داروها را شفای بیماریها میدانند، بوعلی طبابت و در نتیجه داروها و نتایج آنرا در یک نظام مستحکم علی و معلولی میبیند و برای دارو هیچ جایگاهی تحت عنوان شفادهی نمیشناسد. بیماریها به گفته قدما، معلول علتی در بدن بودند که داروها به رفع آن علت میپرداختند و به این ت, ...ادامه مطلب
اگر ساخت این راهپله منع قانونی نداشته و موجب آزار و ضرر به مردم نباشد، اشکالی ندارد و در هر حال رفت و آمد به مسجد از این درب جایز است.ضمائم:پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1]حضرت آیت الله العظمی خامنهای (مد ظله العالی):1. اشکال ندارد.2. تابع مقررات مربوطه میباشد.حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی (مد ظله العالی):اشکال ندارد.حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):چنانچه ضرری به رفت و آمد عابرین نداشته باشد مانعی دارد.حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):اگر مزاحمتی برای عابرین نداشته باشد، تخریب آن لازم نیست.حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته):اگر کوچه ملک شخصی باشد و مالک آن نسبت به وجود این پلهها رضایت ندارد و نیز اگر ملک عمومی است و منع قانونی نسبت به آن وجود داشته باشد یا باعث اذیت و ضرر نسبت به مردم گردد، باید تخریب گردد. در هر حال ورود به مسجد از این درب اشکال ندارد.لینک به سایت استفتائات [1]. استفتا از دفاتر آیات عظام: خامنهای، شبیری زنجانی، صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست. , ...ادامه مطلب
بهطور کلی؛ امام علی(ع) درباره رعایت اولویتها در فراگیری علم و دانش میفرماید: «پرسشهایت در مورد چیزهایی باشد که دانستن آنها برایت لازم بوده و بهانهای برای نیاموختن آنها نداری».[1] «محدوده دانش به قدری گسترده است که نمیتوان به تمام آن دست یافت، پس بخشهای نیکوتر و لازمتر هر دانشی را بیاموزید».[2] «عمر کوتاهتر از آن است که همه آنچه که دانشش زیبنده تو است، فراگیرى، پس به ترتیب اهمیت بیاموز».[3] ابن عباس میگوید: بادیهنشینى نزد پیامبر(ص) آمد و گفت: اى پیامبر خدا! از شگفتیهاى دانش به من بیاموز. حضرت فرمود: «با اساس دانش چه کردهاى که از شگفتیهایش میپرسى؟» مرد گفت: اى رسول خدا! اساس دانش چیست؟ فرمود: «شناخت خدا آنچنان که باید». بادیهنشین گفت: شناخت خدا آنچنان که حق شناخت او است، چگونه است؟ فرمود: «او را بىمانند و شبیه و همتا بدانى و اینکه یکتا، یگانه، پیدا، نهان، نخست و پایان است. نه همتایى دارد و نه همانندى، پس این حق شناخت او است».[4] توضیح این دسته از روایات: از دیدگاه اسلام، هر انسانی باید برای رسیدن به یقین در اعتقادات دینی خود تلاش کند (چنانکه در روایت منقول از ابن عباس اشاره شده)؛ اما اسلام هیچگاه از علوم دیگر غافل نبوده و تخصصیشدن دانشهای مادی را نیز میپذیرد و اینکه افراد باید تخصصهای لازم را برای اشتغال به کارهای , ...ادامه مطلب
با توجه به آموزههایی که در قرآن و احادیث وجود دارد؛ میتوان به آداب معاشرت با حسود و شیوههاى دفع حسادت دست یافت که در ذیل مواردی بیان میشود.1. مُدارا با حسودان امام صادق(ع) میفرماید: «انسان را از سه چیز، گریزى نیست: مشورت با افراد ناصح و دلسوز، مدارا با حسودان، و دوستى با مردم».[1] مدارا، از نظر معنا به «رِفق» نزدیک است؛ زیرا مدارا به معناى نرمى، سازش، ملایمت در رفتار، حسن معاشرت با مردم و تحمّل ناگوارى و آزار آنها است.[2] احادیث فراوانى در ستایش مدارا و فواید دنیوى و اخروى آن رسیده است.[3] گاهى انسان با اشخاصى مواجه میشود که از روى حسادت، رفتارى ناشایست از خود نشان میدهند. سخن در این است که در برخورد با این افراد، انسان چه رویهاى را باید پیش بگیرد؛ زیرا اگر انسان در برابر کسى که در حقّ او دشمنى، کوتاهى و یا بیادبى میکند، بخواهد مانند او رفتار کند، کار به درگیرى زبانی و حتی برخورد فیزیکی میانجامد. در چنین مواردى، انسان باید از برخورد و مقابله به مثل، صرف نظر کند و خُلق و خوى مدارا پیش بگیرد. او باید سعى کند با تمرین گذشت و چشمپوشى، با چنین افرادى مدارا کرده، تا حد امکان، عکس العملی نشان ندهد. به عبارت دیگر، انسان باید در برخى موارد، خود را به تغافل بزند، گویى متوجّه نشده که دیگرى چه کرده و یا چه گفته است.[4] او باید برخورد ناسالم دیگر,کارهایی ...ادامه مطلب
در تعالیم و آموزههای دین اسلام فراوان توصیه شده است که به غیر خدا تکیه نکنید؛ چرا که همه خیرات و خوبیها به دست او است: «قُلِ اللَّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیَدِکَ الْخَیْر إِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ»؛[1] بگو: بارالها! مالک حکومتها تویى به هر کس بخواهى، حکومت میبخشى و از هر کس بخواهى، حکومت را میگیرى هر کس را بخواهى، عزت میدهى و هر کس را بخواهى خوار میکنى. تمام خوبیها به دست تو است، تو بر هر چیزى قادرى. در این آیه خداوند رسول گرامى(ص) خود را امر میکند به اینکه به خدایى پناهنده شود که تمامى خیرها به طور مطلق به دست او است و قدرت مطلقه مخصوص او است. جمله «بِیَدِکَ الْخَیْرُ» با توجه به الف و لام استغراق در «الخیر» و مقدم شدن خبر بر مبتداء - زیرا بیدک الخیر فرمود، نه الخیر بیدک - نشان میدهد که تمام برکات و خوبیها، در دست خدا است. لذا با توجه به این نکته، در آیات و روایات فراوانی اشاره شده است که نباید جز به خدا به فرد دیگری تکیه و اعتماد کرد. قرآن کریم در این زمینه میفرماید: «لا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ ما لا یَنْفَعُکَ وَ لا یَضُرُّکَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّکَ إِذاً مِنَ الظَّالِمینَ»؛[2] و جز خدا، چیزى را که نه سودى به تو, ...ادامه مطلب
چنانچه تضییع حق، مالی بوده و این امر مربوط به غیر مسلمانی باشد که اموالش محترم است (مانند اهل ذمه و کسانی که با مسلمانان پیمان و قرارداد بستهاند) و او در دسترس نباشد، باید از طرف وی رد مظالم داد.ضمائم: پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1]حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی): اگر حق مالی باشد باید آنرا به صاحبش برگردانید.حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی (مد ظله العالی): به «ادای حقوق مالی که بر گردن انسان است و امکان دسترسی به صاحبان آنها را ندارد»، رد مظالم گفته میشود که باید با اجازه حاکم شرع به فقیر داده شود. [و در این زمینه بین مسلمان و غیر آن، فرقی نیست].حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی): چنانچه محترم باشند نظیر, ...ادامه مطلب
بیشتر فقها پوشاندن هرآنچه در عرف جامعه زینت شمرده شود را واجب میدانند. از طرفی برخی از فقها[1] با تعیین مصداق، این نوع آرایش را نوعی زینت برای بانوان محسوب نموده و پوشاندن آن از نامحرم را واجب میدانند. البته عدهای از فقها[2] نیز، معتقدند زینتهای موجود در دستها (تا مچ) و صورت بانوان، اگر در حد م, ...ادامه مطلب
با توجه به اینکه از این وسیله نقلیه، استفاده شخصی میشده و در شأن صاحب آن نیز بوده، به مبلغ فروش آن خمس تعلق نمیگیرد. البته برخی از مراجع،[1] میگویند، اگر قیمت فروش، بیش از قیمت خرید باشد، به مبلغ ما به التفاوت آن، خمس تعلق میگیرد.همچنین برخی از فقها،[2] در فرض سؤال، سودی که از سرمایهگذاری حاصل, ...ادامه مطلب
کیفیت نوشتن و خواندن واژه «ابو الفضل» و هر کلمه دیگری که ابتدای آن «ابو» قرار دارد، مربوط به نقش آن در جمله است که احکام آن در بخش اعراب اسماء سته(ششگانه) در ادبیات عرب مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. از اینرو، برای روشن شدن موضوع، بهطور مختصر به کیفیت اعراب اسماء سته میپردازیم.در زبان عربی، به, ...ادامه مطلب
یکی از اعمال عمره و حج - که باید به قصد عبادت صورت گیرد - انجام تقصیر(چیدن مقداری از مو یا ناخن)،[1] و یا حلق (تراشیدن سر از ته) است. در ذیل به توضیح بیشتر این عمل میپردازیم:الف. در حج، زمان انجام حلق یا تقصیر، بعد از انجام قربانی، در منطقه منا است[2] و در عمره - مفرده یا تمتع - زمان انجام این عمل،, ...ادامه مطلب
در اینگونه موارد - در صورت وجود شرایط[1] - وظیفه افراد، امر به معروف و نهی از منکر است، البته امر به معروف، میتواند مصادیق و شیوههای متفاوتی داشته باشد؛ مثلاً چه بسا داشتن رابطه گرم و تذکر محترمانه درباره مسأله نماز، مؤثر افتد و گاهی نیز کاستن رابطه و سنگینی در رفتار و گفتار - به طوری که متوجه شو, ...ادامه مطلب
مسجد، در نگاه اسلام، دارای جایگاه ویژهای بوده و حتی در حدیث قدسی، خداوند مساجد را خانههای خود در روی زمین معرفی میکند؛[1] لذا در کتابهای فقهی، بر رفت و آمد زیاد به مسجد جهت انجام عبادت سفارش شده و برای آن، آداب و احکامی بیان شده است، که در ذیل به بیان آنها میپردازیم.الف.کارهایی که انجام آنها در, ...ادامه مطلب