اسلام تسکت

متن مرتبط با «است؟» در سایت اسلام تسکت نوشته شده است

در فرازی از دعای عهد، اختلاف نسخه‌ای وجود دارد: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ(بِاسْمِکَ) الْکَرِیمِ»، کدام یک از این نسخه‌ها صحیح‌تر است؟

  • همان‌گونه که در پرسش آمده، در یک نسخه از دعای عهد[1] می‌خوانیم: « اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ الْکَرِیمِ»؛[2] خدایا! به حق ذات مقدس کریم تو، از تو می‌خواهم.و در نسخه دیگر این‌گونه مشاهده م, ...ادامه مطلب

  • ده فرمان یهودیت چیست و آیا این ده فرمان مورد تأیید قرآن و اسلام است؟

  • بنی‌اسرائیل ﭘﺲ از ﺧﺮوج از ﻣﺼﺮ، ﺑﻪ ﻣﺪت ﭼﻬﻞ ﺳﺎل در بیابان‌های میان ﻣﺼﺮ و کنعان ﺳﺮﮔﺮدان شدند. خدا در این زمان چندین دستور را به آنها می‌دهد.[1]مطابق تعالیم تورات[2]، و نیز به باور امروزه, ...ادامه مطلب

  • فرد شاغلی که به دلیل بیماری به صورت موقت، مدتی خانه نشین شده و فرصتی به دست آورده تا قضای نمازهایش را بجا آورد، اما تنها می‌تواند آنها را نشسته بخواند. آیا بجا آوردن نمازهای قضا به صورت نشسته جایز است؟

  • اگر امکان رفع بیماری نباشد، این شخص می‌تواند نمازهای قضای قبلی خود را به صورت نشسته بخواند، ولی اگر امکان بهبودی وجود دارد و آن شخص بتواند بعداً نمازهای خود را ایستاده بخواند، برخی مراجع[1] گفت, ...ادامه مطلب

  • چرا خداوند به هر انسانی فرصتی برای زندگی برابر با دیگران را نداده است؟!

  • چندین آیه در قرآن کریم به بیان دلیل تفاوت میان انسان‌ها می‌پردازد:1. «وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِیًّا»؛‏[1] و برخى از آنها را بر دیگ, ...ادامه مطلب

  • آیا از شهر قزوین در روایات با عنوان «باب الجنة» و یا «در بهشت» یاد شده است؟!

  • جز در شهرها و مناطق مهمی؛ مانند حرمین شریفین و عتبات عالیات که تقدس آنها مورد اجماع بوده و روایات متواتری در این زمینه وجود دارد،[1] تقدس و یا شوم بودن مناطق دیگر با یکی دو روایت - آن هم بدون سند و مر, ...ادامه مطلب

  • آیا در زمان اهل بیت(ع) نیز دانشی به نام اصول فقه وجود داشته است؟

  • گرچه دانشی که صریحاً به نام «دانش اصول فقه» نامیده شود، در آن زمان وجود نداشته است، اما  منشأ و آغاز پیدایش این دانش به زمان ائمه(ع) و به ویژه به عصر امام باقر(ع) و امام صادق(ع) بر‌می‌گردد؛ این دانش در آغاز به صورت یک سری قواعد کلی فهم قرآن و حدیث از سوی امامان شیعه مطرح شد، و به وسیله شاگردان ایشان توسعه یافت.توضیح این‌که «علم اصول» در آغاز در دامن «علم ف, ...ادامه مطلب

  • آیا خواندن فاتحه در مقابل دریافت خیراتی که برای اموات می‌دهند، واجب است؟!

  • در صورتی که شرط نشده باشد که فاتحه خوانده شود، خواندن فاتحه واجب نیست؛ چرا که اصل دادن خیرات به تنهایی دارای ثواب بوده و مردگان مورد نظر نیز از این پاداش بهره‌مند خواهند شد. هر چند بهتر است، فاتحه خوانده شود و اگر فراموش شود، هر وقت که به یاد آورد، می‌تواند بخواند.ضمائم:پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1]حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای (مد ظ, ...ادامه مطلب

  • آیا قد حضرت آدم(ع) ابتدا آن قدر بلند بود که خورشید او را می‌سوزاند؟ آیا قبر هابیل در دمشق است؟

  • آنچه درباره قد بلند غیر طبیعی - و حتی غیر ممکن - حضرت آدم(ع) در برخی منابع اسلامی آمده است؛ به جهت ضعف سند قابل پذیرش نبوده و با فرض پذیرش نیز نمی‌توان به ظاهر آن استناد کرد. همچنین وجود قبری منسوب به هابیل در حومه دمشق از سند چندان معتبری برخوردار نبوده، و جز اندکی از کتاب‌های تاریخی، در روایات اشاره‌ای به آن نشده است.یکی از گزارش‌هایی که در مورد قد آدم وجود دارد، این روایت است که در آن، مقاتل بن سلیمان گوید: از امام صادق(ع) درباره قد حضرت آدم(ع) هنگام فرودش به زمین پرسیدم؟ حضرت فرمود: «در کتاب على(ع) آمده است که پروردگار زمانی که آدم و حوا را به زمین فرستاد دو پای آدم روی بلندی کوه صفا و سرش زیر افق آسمان بود آدم از آزاری که به جهت این موقعیت و حرارت خورشید به او رسید به خداوند شکوه نمود خداوند به جبرئیل فرمود: آدم از گرمای خورشید شکایت دارد و  جبرئیل او را در هم فشرد و قامتش هفتاد ذراع به ذراع خود آدم گردید و همین کار را با حوا نمود و طول قامتش به سی و پنج ذرع به اندازه طول قامتش گشت».[1]علامه مجلسی از لحاظ سند، این روایت را به جهت وجود «مقاتل بن سلیمان» در سند روایت، ضعیف شمرده و از لحاظ محتوا نیز به نقل انتقادها و توجیه‌ها پرداخته است که به صورت اختصار به آن اشاره می‌نماییم:1. این‌که درخواست آدم(ع) برای کوتاهی قامت، به سبب آزار دیدن در اثر حرارت خورشید بوده، قابل پذیرش نیست؛, ...ادامه مطلب

  • حدیث امان چیست؟ آیا این حدیث در منابع شیعه و اهل‌سنت آمده است؟

  • اگرچه ممکن است واژه «امان» در روایات متعددی ذکر شده باشد، اما آنچه به عنوان «حدیث امان» مشهور است، روایتی از پیامبر اسلام(ص) است که چنگ زدن به دامان اهل‌بیت(ع) را مایه نجات امّت می‌شمارد و سعادت امّت را تنها در پیروی از آنان دانسته و آن پیشوایان را مایه امان یافتن امّت از اختلاف و گمراهی و هلاکت معرّفی می‌کند.«حدیث امان» را حافظان و محدّثان فریقین از پیامبر اعظم(ص) نقل کرده‌اند.لفظ حدیث 1. ابن عبّاس، به نقل از پیامبر(ص): «النُّجُومُ أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ مِنَ الْغَرَقِ، وَ أَهْلُ بَیْتِی أَمَانٌ لِأُمَّتِی مِنَ الِاخْتِلَافِ، فَإِذَا خَالَفَتْهَا قَبِیلَةٌ مِنَ الْعَرَبِ اخْتَلَفُوا فَصَارُوا حِزْبَ إِبْلِیسَ»؛[1] ستارگان، مایه ایمنی ساکنان زمین از غرق شدن بوده، و اهل بیتم، مایه ایمنی امّت من از تفرقه هستند. پس هرگاه گروهی از عرب‌ها به مخالفت با آنان برخیزد، دچار اختلاف شده و به گروهی شیطانی تبدیل خواهند شد.2. جابر بن عبدالله، به نقل از پیامبر(ص): «النُّجُومُ أَمَانٌ لِأَهْلِ السَّمَاءِ، فَإِذَا ذَهَبَتْ أَتَاهَا مَا یُوعَدُونَ، وَ أَنَا أَمَانٌ لِأَصْحَابِی مَا کُنْتُ، فَإِذَا ذَهَبْتُ أَتَاهُمْ مَا یُوعَدُونَ وَ أَهْلُ بَیْتِی أَمَانٌ لِأُمَّتِی، فَإِذَا ذَهَبَ أَهْلُ بَیْتِی أَتَاهُمْ مَا یُوعَدُونَ»؛[2] ستارگان، مایه ایمنی اهل آسمان‌اند که هرگاه [از میان] بروند، آنچه به , ...ادامه مطلب

  • آیا «خیر الأمور أوسطها» حدیث وارده از معصوم(ع) است؟

  • دین اسلام، دین اعتدال، میانه‌روی و دوری از افراط و تفریط است. اسلام تلاش می‌کند با برنامه‌های متعدد پیروان خویش را در راه راست و خط اعتدال نگهدارد و با افراط و تفریط در هر کاری مخالف است و آ‌ن‌را برای زندگی دنیوی و اخروی و فردی و اجتماعی مسلمانان مضر می‌داند.در این موضوع، آیات[1] و روایات فراوانی در آموزه‌های اسلام مشاهده می‌شود، و روایات وارده از پیامبر اسلام(ص) و ائمه(ع) بویژه بر این مسئله تأکید دارند.از پیامبر(ص) روایت شده است، بهترین هر چیز و هر کار، حدّ میانه آن است: «خیر الأمور أوساطها».[2]همچنین گزارش شده است هنگامی که هارون الرشید در سفر حج به نزدیکی شهر مدینه رسید، بزرگان شهر به استقبال وی آمدند که در پیشاپیش آنها امام موساى کاظم(ع) سوار بر قاطر بود. ربیع به امام گفت: این چه مرکبی است که سوار شده‌ای و به استقبال هارون آمده‌ای؟! با این مرکب اگر بخواهی به فردی برسی، به او نخواهی رسید و اگر بخواهی از فردی بگریزی، قدرت آن‌را نخواهی داشت! امام فرمود: این مرکب از تکبر اسب‌هاى تیزرو پایین‌تر، و از خواری الاغ‌های کندرو بالاتر است، و خیر الامور اوسطها.[3]موضوع حد وسط البته در حدیث قدسى هم آمده است: «اى داود خالى کن براى من خانه‌‏اى که در آن، جا بگیرم. همانا براى خدا در دوران روزگارتان نسیم‌‏هایی است، آنها را کمین کنید؛ خوشبخت کسى است که به غیر خودش پند داده شود، اگر کسى در سرانجا, ...ادامه مطلب

  • آیا مرگ برای حضرت یحیی(ع) و مؤمنان سخت و ناگوار است؟

  • اولین مرحله از مراحل آخرت، مرگ و جان دادن است. چگونگی جان دادن انسان‌ها به تناسب رفتارهایشان در دنیا متفاوت است؛ لذا در شرایطی ممکن است یک مؤمن نیز هنگام مرگ، دشواری‌هایی را تحمل کند تا کفاره کاستی‌های او بوده و در قیامت، پاک محشور شود.[1] از رسول خدا(ص) پرسیده شد که ملک الموت چگونه جان مؤمن را می‌گیرد، آن‌حضرت فرمود: «همانا ملک الموت هنگام مرگ نزد مؤمن، مانند بنده ذلیل و بی‌مقدار در مقابل آقا و سرور خودش است، او و یارانش از آن مؤمن دور می‌ایستند و به او نزدیک نمی‌شوند، تا اوّل با سلام به او، شروع می‌کند و او را به‏ بهشت بشارت می‌دهد».[2]با توجه به مقدمه بالا، آنچه در پرسش و درباره دشواری جان دادن یحیی بن زکریا(ع) آمده[3] برگرفته از روایتی است که به امام صادق(ع) منتسب شده است:حضرت عیسی(ع) بر سر قبر یحیی بن زکریا آمد و قبلاً از خدا خواسته بود که وی را زنده کند. او را صدا زد. جواب داد و از قبر بیرون آمد. گفت: «از من چه می‌خواهی؟» فرمود: «می‌خواهم مونس من باشی، چنان‌که در دنیا بودی». یحیی گفت: «ای عیسی! هنوز تلخی مرگ از کام من بیرون نرفته، می‌خواهی مرا به دنیا بازگردانی و دوباره به چنگال مرگ گرفتارم کنی؟» عیسی آزادش گذاشت و او به قبر برگشت.[4]سند این حدیث چنین است: «علی بن محمد عَنْ بَعْضِ أَصْحابِنا عَنْ علی بن الْحَکَمِ عَنْ رَبیعِ بن محمَّد عَنْ عبدالله بن سُلیم العامری عن أَبی عبد, ...ادامه مطلب

  • مقصود از «وجه» در آیه «کل شىء هالک الا وجهه» چیست؟ آیا مقصود دین الهی است؟

  • در آیه 88 قصص می‌خوانیم: «وَ لا تَدْعُ مَعَ اللهِ إِلهاً آخَرَ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ کُلُّ شَیْ‏ءٍ هالِکٌ إِلاَّ وَجْهَهُ لَهُ الْحُکْمُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ»؛ معبود دیگرى را با خدا مخوان، که هیچ معبودى جز او نیست همه چیز جز ذات [پاک] او فانى می‌شود حاکمیت تنها از آن او است و همه به سوى او بازگردانده می‌شوید!مفسران در بیان فراز «کُلُّ شَیْ‏ءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ» مطالب گوناگونى دارند که بر محور تفسیر «وجه» و کلمه «هالک» دور می‌زند.[1]در همین راستا و در یکی از روایات، «دین خدا» به عنوان مصداقی از مصادیق «وجه الله» اعلام شده است که فناناپذیر می‌باشد:أبوحمزه ثمالی می‌گوید: به حضرت باقر(ع) گفتم: «وجه» در فرموده خداى تعالى: «کُلُّ شَیْ‏ءٍ هالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ» چه معنایى دارد؟ فرمود: «هر چیزى زوال پذیر است و تنها وجه آن باقى می‌ماند و خدا بزرگ‌تر از آن است که بگوییم‏ وجه دارد، ولى مقصود از آن این است که هر چیزى نابود می‌شود، مگر دین خدا و دستورى که از آن به دست می‌آید».[2]اگرچه این روایت از لحاظ سندی ضعیف می‌باشد،[3] اما محتوای آن قابل پذیرش است. و معنایش آن است که هیچ حرکتى به مقصد نمی‌رسد مگر آنچه هدفش به سمت خدای تعالی است؛ زیرا فرمان و دستورات او در جهت حرکت به سویش در نهاد هستى نهفته است، و چنین کردارى هرگز از بین نمی‌رود؛[4] لذا مفهوم آیه چنین است که همه آئین‌ها فانى و باطل , ...ادامه مطلب

  • در روایتی آمده است؛ حضرت فاطمه(س) و فرزندانش دو روز در گرسنگی بودند، ولی امام علی(ع) با این‌که در مأموریت و جنگ نبود، از این موضوع آگاه نشد! آیا چنین چیزی امکان‌پذیر است؟

  • این روایت در منابع مختلف روایی آمده است،[1] و از نظر محتوایی ایرادی بر آن وارد نیست؛ زیرا امام علی(ع) در مدت کوتاهی که با فاطمه(س) زندگی کرد از نظر مالی در موقعیتی نبود که بتواند تمام نیازهای زندگی را برای خانواده خود تهیه نماید و فاطمه(س) با اطلاع کامل از وضعیت حضرت علی(ع)، تن به این ازدواج داد و از طرفی به این موضوع آگاه بود که امام علی(ع) توانایی خرید تمام احتیاجات زندگی خصوصاً در برخی زمان‌ها را نداشت، حال با این آگاهی قبلی، با دو روش می‌توانست به زندگی خود ادامه دهد:الف. با آن‌که می‌دانست که چیزی در بساط علی(ع) نیست، او را برای خرید مایحتاج خانه تحت فشار قرار دهد. که طبیعتاً چنین روشی از اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) تصور ندارد.ب. یا آن‌که تا کارد به استخوان نرسیده، خانه را به گونه‌ای مدیریت کند که شوهرش علاوه بر فقر مادی، با این مشکل روبرو نشود که برای اداره خانواده به وام گرفتن رو آورده و یا به فعالیت‌های پایین‌تر از شأن خود بپردازد.دختر پیامبر(ص) راه دوم را انتخاب نمود و با این کار درس بزرگی به همه داد.البته ممکن است که این پرسش به وجود آید که چگونه خود امام علی(ع) - با آن‌که از دانش غیب نیز بهره داشت - به صورت مستمر به وضعیت افراد تحت پوشش خود رسیدگی نمی‌کرد، تا آنان دچار این حد از گرسنگی نشوند؟پاسخ آن است که امامان در این موارد از دانش غیبی خود بهره نمی‌جستند و مانند مردم عادی , ...ادامه مطلب

  • آیا این سخن حضرت زهرا(س) به امام علی(ع) مستند است که ایشان فرمودند: تنها دو دست بریده فرزندم عباس برای شفاعت ما در روز قیامت کافی است؟

  • ابتدا باید گفت که حضرت عباس(ع)، فرزند تنی حضرت زهرا(س) نبوده و نیز بعد از شهادت حضرتشان به دنیا آمده‌اند.روایت مورد نظر نیز در منابع و مقاتل معتبر مشاهده نشد، اما ملا آقا دربندی(متوفای 1286 ق) در مقتل خود – که از نگاه اندیشمندان دانش حدیث، مقتل معتبر و قابل استنادی به شمار نمی‌آید – برای اولین بار، آن هم بدون ارائه سند و تنها به نقل از فرد ناشناسی که مورد اطمینان او بوده است، چنین روایتی را نقل کرده است:«إذا صار یوم القیامة و اشتد الأمر على أهل المحشر بعث رسول الله(ص) أمیرالمؤمنین(ع) إلى فاطمة(س) لتحضر مقام الشفاعة. فیقول أمیرالمؤمنین(ع) یا فاطمة، ما عندک من أسباب الشفاعة و ما ادّخرت لأجل هذا الیوم الذی فیه الفزع الأکبر. فتقول فاطمة(س): یا أمیرالمؤمنین، کفانا لأجل هذا المقام الیدان المقطوعتان من ابنی العباس»؛[1] وقتی روز قیامت برپا می‌شود و شرایط برای تمام مردم دشوار می‌شود، پیامبر خدا(ص)، توسط امام علی(ع) به حضرت فاطمه(س) پیغام می‌دهد تا برای شفاعت حاضر شود. علی(ع) به فاطمه(س) می‌گوید: ای فاطمه! از اسباب شفاعت چه چیزی نزد توست و برای امروزی که سخت‌ترین روز است، چه چیزی ذخیره کردی؟! فاطمه(س) پاسخ می‌دهد: ای امیر مؤمنان! در جایگاه شفاعت، تنها دو دست قطع شده فرزندم عباس برای ما کافی است.به هر حال؛ روایت موجود در پرسش، از دیدگاه دانش حدیث مورد پذیرش نیست، اما بیان این نکته نیز ضروری ا, ...ادامه مطلب

  • آیا تعبیر «فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ» در آیه 54 سوره بقره، به معنای تجویز خودکشی است؟!

  • تعبیر «فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ» در داستان قوم بنی اسرائیل - وَ إِذْ قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ یا قَوْمِ إِنَّکُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَکُمْ بِاتِّخاذِکُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلى‏ بارِئِکُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ عِنْدَ بارِئِکُم -،[1] قطعا به معنای خودکشی نیست، بلکه به معنای کشتن گروهی، به وسیله گروه دیگر است، و این نوع تعبیر در قرآن که برادران دینى و هم‌کیشان را به کلمه «انفسکم» تعبیر کند، بسیار است؛ مانند آیات «لَوْ لا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَیْراً»؛[2] چرا هنگامى که این (تهمت) را شنیدید، مردان و زنان با ایمان نسبت به خود گمان خیر نبردند و نگفتند این دروغى بزرگ و آشکار است؟! «وَ لا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ»؛[3] و یکدیگر را مورد طعن و عیب‌جویى قرار ندهید و با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را یاد نکنید. بنابر این، بنى اسرائیل مأمور شدند که گروهی از آنان، گروه دیگر را به قتل برسانند تا توبه آنها قبول شود. در این‌که چه کسى مأمور شد بنی اسرائیل را بکشد و چگونگی این قتل میان مفسران اختلاف است. برخی می‌گویند؛ کسانى که گوساله نپرستیدند محکوم بقتل نبودند، بلکه مأمور به قتل گوساله‌پرستان بودند؛ یعنی بی‌گناهان مأمور بودند گناه‌کاران را بکشند،[4] و این هم اگر چه ب, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها