تصرف در اموال دیگران بدون رضایت آنها جایز نیست و در فرض سؤال لازم است به مقتضای قانون عمل شود؛ پس اگر قانونی در این زمینه وجود ندارد و از طرفی هم، ادامه این وضعیت، موجب ضرر و خطر برای ساکنان ساختمان, ...ادامه مطلب
کسی که دچار بیماری فراموشی (آلزایمر) شده، اگر شدت بیماریش به حد محجوریت برسد، فقط با اجازه از قیّم که ولی شرعی اوست، میتوان در اموالش تصرف کرد.ضمائم: پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1]حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی): نمیتوانید.حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی): چنانچه شخص مذکور به نحوی باشد که اوقات نماز را تشخیص ندهد محجور بوده و تصرف در مال محجور بدون اجازه ولی شرعی او جایز نیست.حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): در صورتی که فهم و شعور کافی ندارد، باید از قیّم او اجازه بگیرد و اگر فهم و شعور کافی دارد، باید از خودش اجازه بگیرند.حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته): فرد محجور نمیتواند در اموالش تصرف کند و آلزایمر یکی از عوامل محجوریت فرد است. بنابراین هرگونه تصرفی در اموالش باید با اذن مجتهد جامع الشرایط یا کسی که از سوی وی چنین اختیاری دارد، صورت پذیرد. شما میتوانید با رعایت مصلحت از طرف وی صدقه بدهید.لینک به سایت استفتائات [1]. استفتا از دفاتر آیات عظام: سیستانی، صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست. , ...ادامه مطلب
«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ تَبْتَغی مَرْضاتَ أَزْواجِکَ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ». سوره تحریم با داستانى که بین رسول خدا(ص) و بعضى از همسرانش رخ داده آغاز میشود، که شرح این قضیه را مفسران مختلف نقل کردهاند.[1] خلاصه یکی از نقلها آن است که پیامبر اسلام (ص) برنامهریزی کرده بود، هر روزى را در حجره یکى از همسرانش سپری کند، روزى که نوبت حفصه(دختر عمر) بود به حجره او رفت، حفصه اجازه گرفت که من با پدرم کاری دارم و بروم او را ملاقات کنم، حضرت اجازه داد وی رفت. رسول خدا(ص) در آن روز نزد ماریه قبطیه بود.[2] حفصه بعد از برگشت و اطلاع از این موضوع، زبان به اعتراض گشود که امروز نوبت من بود. پیامبر فرمود: دیگر نزد او نمیروم! گفتند حضرت قسم یاد,پیامبران ...ادامه مطلب
«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ تَبْتَغی مَرْضاتَ أَزْواجِکَ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ». سوره تحریم با داستانى که بین رسول خدا(ص) و بعضى از همسرانش رخ داده آغاز میشود، که شرح این قضیه را مفسران مختلف نقل کردهاند.[1] خلاصه یکی از نقلها آن است که پیامبر اسلام (ص) برنامهریزی کرده بود، هر روزى را در حجره یکى از همسرانش سپری کند، روزى که نوبت حفصه(دختر عمر) بود به حجره او رفت، حفصه اجازه گرفت که من با پدرم کاری دارم و بروم او را ملاقات کنم، حضرت اجازه داد وی رفت. رسول خدا(ص) در آن روز نزد ماریه قبطیه بود.[2] حفصه بعد از برگشت و اطلاع از این موضوع، زبان به اعتراض گشود که امروز نوبت من بود. پیامبر فرمود: دیگر نزد او نمیروم! گفتند حضرت قسم یاد, ...ادامه مطلب
خدای متعال در قرآن کریم در ارتباط با یکی از احکام مساجد میفرماید: «ما کانَ لِلْمُشْرِکینَ أَنْ یَعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّهِ شاهِدینَ عَلى أَنْفُسِهِمْ بِالْکُفْرِ أُولئِکَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ وَ فِی النَّارِ هُمْ خالِدُونَ»؛[1] مشرکان حق ندارند مساجد خدا را آباد کنند، در حالىکه به کفر خویش گواهى, ...ادامه مطلب
1. این نوع شراکت تنها در اموالی صحیح است که در زمان ازدواج وجود داشته، نه اموالی که در آینده حاصل خواهد شد.2. اگر در این شراکت، سهم هر شریک (به صورت مصداقی) مشخص نشده باشد، مالکیت هر یک از شرکا به صورت مشاع است و در مالکیت مشاع، استفاده شرکا در مال مشترک، باید با رضایت یکدیگر باشد.3. هر چند زن اختیا, ...ادامه مطلب
در بیشتر منابع روایی و تفسیری اثری از این داستان نیست. با این وجود در برخی منابع[1] مانند تفسیر سور آبادی (قرن پنجم) چنین ماجرایی نقل شده است:خداى تعالى جبرئیل را بفرستاد تا عیسى را از آن زندان (زندان هرادوس ملک) بر گرفت و به روزن خانه بیرون برد و به آسمان چهارم برد و شبه او را بر تطیانوس افکند - , ...ادامه مطلب
اصل اولیه در اسلام، احترام و حرمت جان و مال مؤمن است و کسی حق ندارد بدون اسباب و مجوز شرعی و قانونی به مال یا جان دیگران آسیب یا دستبرد بزند، چه رسد به اینکه بخواهد از کسی سلب حیات نماید. بنابراین اگر شخصی از روی عمد و بدون دلیل موجه شرعی کسی را به قتل برساند به تصریح آیه: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى بِالْأُنْثى»،[1] مجازاتش در این دنیا اعدام و سلب حیات است، همانگونه که او مقتول را سلب حیات نموده و اگر به هر دلیلی در دنیا اولیای دم مقتول و یا حاکم اسلامی نتوانستند او را مجازات نمایند و او نیز بدون توبه و پشیمانی از دنیا برود، خداوند متعال به نص آیه: «وَ مَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزٰاؤُهُ جَهَنَّمُ خٰالِداً فِیهٰا وَ غَضِبَ اللّٰهُ عَلَیْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذٰاباً عَظِیماً»،[2] او را در آخرت مجازات خواهد کرد و مجازاتش نیز آتش دوزخ و خلود[3] در آن میباشد.اما این اصل اولیه نسبت به مرتکبان برخی از اعمال از قبیل، قتل عمد، زنای محصنه، لواط، افساد فی الارض، محاربه، ارتداد و...، که حیات فردی انسانها یا حیات اجتماعی جامعه را به خطر میاندازند استثنا شده و شارع مقدس اجازه سلب حیات از آنها را داده، ولی برای جلوگیری از هرج و مرج و سوء استفاده نسبت به این تجویز، چارهاندیشی نموده و اجرای حکم را پس از اثبات جرائم مذکوره، به دست حاکم اسلامی سپرده و حتی در قتل عمد که حق فردی اولیای دم میباشد، به آنان اجازه خودسرانه اجرای حکم را نداده است. بنابراین، اگر اولیای مقتول حتی پس از اثبات قتل عمد و صدور حکم قصاص اما بدون اجازه حاکم شرع، قاتل را بکشند مجازات خواهند شد.از این اصل کلی نیز مواردی از طرف شرع و قانون با شرایط خاص، استثنا شده و به برخی از افراد اجازه اجرای حکم و سلب حیات بدون مراجعه به حاکم شرع و قاضی اسلامی داده شد که برای نمونه برخی از مصادیق آنرا همراه با مستند قانونی یا شرعی ذکر میکنیم:1. در صورتی که مردی همسر خود را با مرد اجنبی در حال زنا کردن ببیند به استناد ماده 630 قانون تعزیرات از قانون مجازات اسلامی میتواند هر دو یا در صورت مُکرَه بودن زن، فقط مرد زانی را قبل از مراجعه به حاکم در همان محل وقوع جرم به قتل برساند.[4]2. تجاوز به عنف؛, , در چه مواردی باید تیمم کرد , در چه مواردی باید تقلید کرد , در چه مواردی باید استخاره کرد , در چه مواردی باید غسل جنابت کرد , در چه مواردی میتوان روزه نگرفت , در چه مواردی روزه باطل میشود , در چه مواردی نباید روزه گرفت , در چه مواردی مهریه تعلق نمیگیرد , در چه مواردی استخاره جایز است؟ , در چه مواردی باید غسل کرد , ...ادامه مطلب
روایاتی وجود دارند که برای هریک از «شیعه» و «محب» تعریفی جداگانه ارائه میکنند. از جمله این روایات، گزارش ملاقات گروهی از اهل خراسان با امام رضا(ع) است که گزارش آن با اندک تفاوتهایی در کتب روایی مانند «المناقب» علوی(قرن پنجم)،[1] «الإحتجاج» طبرسی(متوفای 588ق)،[2] تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع)،[3] «بحار الأنوار»[4] و ... آمده است که بدون آنکه به بررسی سند و محتوای آن بپردازیم، تنها به ترجمه این روایت، مطابق نقل «الاحتجاج» بسنده میکنیم:امام حسن عسکری(ع) فرمود: وقتى مأمون، حضرت رضا(ع) را ولیعهد خود قرار داد، دربان آنحضرت آمد و عرض کرد: جمعیتى دم در ایستاده اجازه میخواهند حضور شما مشرف شوند و میگویند: ما از شیعیان على(ع) هستیم! حضرت رضا(ع) فرمود: «من کار دارم آنها را برگردان»، دربان آنها را برگرداند، روز بعد آمدند و همچون روز گذشته خود را معرفى کردند باز دربان آنها را برگرداند روز سوم و چهارم تا دو ماه هر روز میآمدند ولى اجازه ملاقات نمییافتند بعد از دو ماه به دربان گفتند: به آقاى ما بگو: ما شیعیان پدر شما حضرت على بن ابیطالب(ع) هستیم اما چون شما به ما اجازه ملاقات ندادید، مورد شماتت دشمنان قرار گرفتیم. ما بر میگردیم ولى از شدت شرمندگى و خجلت از شهر و وطن خود آواره میشویم؛ زیرا دیگر نمیتوانیم شماتت و سرزنش دشمنان را تحمل کنیم!حضرت رضا(ع) به دربان فرمود: «به آنها اجازه ورود ده»، آنها وارد شدند و به آنحضرت سلام کردند ولى حضرت نه جواب سلام فرمود و نه اجازه نشستن داد و آنان همچنان ایستاده بودند و عرض کردند: بعد از این همه سختگیری در دادن اجازه ملاقات، دلیل این برخورد خشن و تحقیرآمیز چیست؟! دیگر چه چیزی برای ما باقی مانده است؟! آنحضرت فرمود: «این آیه را بخوانید: "و آنچه از رنج و مصائب به شما میرسد همه از دست اعمال زشت خود شماست در صورتى که خدا بسیارى از اعمال بد را عفو میکند"،[5] من درباره شما از پروردگارم پیروى کردم و همچنین به رسول خدا و امیر المؤمنین و پدران پاکم(ع) اقتدا نمودم آنها شما را عتاب نمودند من هم پیروى کردم».گفتند: اى پسر رسول خدا! چرا؟امام(ع) فرمود: «زیرا شما ادعا کردید که شیعه امیر المؤمنین على بن ابیطالب(ع) هستید. واى بر شما، شیعه امیر المؤمنین(ع) افرادى مانند حسن(ع)، حسین(ع)، ابوذر، سلمان، مقداد، عمّار و محمّد بن ابیبکر هستند که هیچ, ...ادامه مطلب