واژه «فلسفه» ریشه یونانى دارد. همه علماى قدیم و جدید که با زبان یونانى و تاریخ علمى یونان قدیم آشنا بودهاند مىگویند: این لغت مصدر جعلى عربى کلمه «فیلوسوفیا» است. کلمه «فیلوسوفیا» مرکّب از دو کلمه «فیلو» و «سوفیا» است. کلمه «فیلو» به معناى دوستدارى و کلمه «سوفیا» به معناى دانایى است. پس کلمه «فیلوسوفیا» به معناى دوستدارى دانایى است؛ و افلاطون، سقراط را «فیلوسوفس» یعنى دوستدار دانایى معرفى میک,تسمیه,فلسفه,فلسفه,اولی,چیست؟ ...ادامه مطلب
اساس آگاهی ما از مسائل مربوط به عالم آخرت، از طریق علوم وحیانی(آیات و روایات) است، و از نظر عقلی پذیرفته شده که سخن معصوم(ع) میتواند حد وسط برهان قرار گیرد؛[1] بنابراین عمده دلیل بر اینکه باید به زیارت اهل قبور رفت، روایاتی است که آثار و فواید زی, ...ادامه مطلب
رابطهی انسان با جهان رابطهی تقابلی است؛ یعنی انسان در جهان اثر میگذارد و جهان نیز در انسان اثرگذار است. بنابراین حوادث جهان هستی را میتوان از حالات انسان دانست، چنانکه انسان و حالات او را نیز میتوان از حوادث جهان بر شمرد. علاوه بر این رابطهی انسان با جهان رابطهی کل و جزء بوده، و انسان جزئی از این عالم است؛ لذا حوادث عالم همانگونه که حالات و اعراض برای جهان محسوب میگردند، برای انسان نیز, ...ادامه مطلب
مراجع تقلید در اینباره میگویند:در روز عید قربان، اولین عمل واجب بر حجگزاران، رمی جمره عقبه است،[1] ولی بانوان و کسانى که از رمى در روز عذر دارند، مىتوانند در هر وقت شب [قبل] رمى کنند.[2]حال اگر شب قبل رمی را انجام نداده و در روز نیز معذور بودند، رمى در شب بعد کافى نیست و باید برای رمی در روز نایب بگیرند.[3] [1]. محمودى، محمد رضا، مناسک حج (محشّٰى)، ص 469، س 992، تهران، نشر مشعر، ویرایشجدید، 1429ق. [2]. آیت الله مکارم شیرازی: (و فرق نمىکند در شب قبل یا شب بعد). [3]. همان، ص 473، س 997. Let's block ads! بخوانید,منار رمی جمرات در مشهد مقدس,رمی جمرات در مشهد,رمی جمرات در قرآن,رمي جمرات در حج,منار رمی جمرات در مکه,فلسفه رمی جمرات در حج ...ادامه مطلب
«تفکّر» کوشش و جولان نیروی فکر به اقتضاى عقل و خرد است. به دیگر سخن؛ حقیقت تفکّر و اندیشیدن، مرکب از دو حرکت است: حرکتی به سوی مقدمات هر مطلب، سپس حرکتی از آن مقدمات به سوی نتیجه، مجموعه این دو حرکت که سبب شناخت و معرفت اشیا است «فکر» نام دارد.[1]، [2]فلسفه به معنای خاص کلمه، تلاش ذهنی، عقلی و استدلالی برای درک واقعیتهای جهان هستی است.[3]بنابراین، در مورد رابطه فلسفه و تفکر میتوان گفت؛ فلسفه یکی از نتایج و آثار تفکر است و تفکر از ابزار و روش کار در فلسفه است. [1]. طریحى، فخر الدین، مجمع البحرین، ج 3 ،ص 444، ماده «فکر»، کتابفروشى مرتضوى، تهران، 1375 ش. [2] . اقتباس از پاسخ 26661 [3] . اقتباس از پاسخ 9771. Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب
فلاسفه بر این باورند که معنا و مفهوم «وجود» بدیهی و روشن است؛ یعنی نمیتوان لفظی واضحتر از خود «وجود» را برای ارائه توصیفی از آن یافت.البته لفظ «بودن» و «هستی» را میتوان ترجمه فارسی کلمه «وجود» دانست. Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب
اولاً: اینگونه نیست که اهل علم و فضل از حوزه، هر گونه عرفان و فلسفهای را تأیید کنند؛ بلکه عرفان و فلسفه اصیل اسلامی مورد تأیید است.[1]ثانیاً: منظور از تأیید عرفان و فلسفه، تأیید تمام آنچه عارفان و فیلسوفان گفتهاند نیست؛ بلکه بیشتر مقصود تأیید راه و روش است. هیچ اندیشمند اسلامی ادعا نمیکند که تمام آنچه عارفان و فلاسفه گفتهاند درست است؛ بلکه همین اندیشمندان که عرفان و فلسفه را تأیید میکنند، گاهی برخی نظریات آنان را مورد نقد قرار میدهند.ثالثاً: وجود اختلاف در بین عارفان و فلاسفه امر طبیعی است؛ مانند اختلاف نظر میان عالمان در سایر رشتههای علمی.رابعاً: اینگونه نیست که بین برخی اعتقادات اصیل دینی با عرفان و فلسفه، تفاوتهای اساسی وجود داشته باشد. البته اختلافات جزئی طبیعی است، چنانکه ممکن است این مسئله در مورد تطبیق نظریات فقهی فقها یا تفسیر مفسران با متون دینی اتفاق بیفتد. Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب
فلسفه، دانش مرتبط با مسائل کلی هستی بوده[1] و نسبت به مسائل جزئی هستی مستقیماً نظر نمیدهد. البته از مسائل کلی که در فلسفه مطرح میشود میتوان حکم فلسفه را نسبت به نماز استنباط کرد.[2] توضیح اینکه از نظر فلسفه اسلامی و حکمت متعالیه، تنها وجود مستقل و بینیاز مطلق، ذات خداوند متعال است و غیر از خداوند، همه عین فقر و نیازمند به او هستند. این نیاز به صورت تکوینی در نهاد وجود انسان نهفته است ولی خداوند متعال زندگی انسان را در این جهان مادی همراه با اختیار و اراده قرار داده است. به بیان دیگر؛ امکانات و تواناییهایی را در اختیار او گذاشته است. داشتن این اختیار و توانایی برای اکثر مردم موجب غفلت از نیاز تکوینی میگردد. نماز یادآوری وجود واقعی انسان و بیرون آمدن از غفلت است. نماز هماهنگی بین جنبههای اختیاری و ظاهری روح انسان با جنبههای حقیقی و واقعی روح است. نماز اتصال موجود ناچیز محتاج، به منشأ بیکران هستی است. انسان بینماز مانند آب مانده در چالهای کوچک است که پس از مدتی متعفن، بدمزه و غیر قابل استفاده و در نهایت از بین میرود، اما نمازگزار مانند آب کوچکی است که متصل به چشمه زلال و گوارای بیپایان است که دائماً آب آن، خوشمزه، خوشبو، زلال و گوارا است. از سوی دیگر؛ از نظر فلسفه، خداوند مالک مطلق هستی است، همه موجودات مملوک خداوند هستند، حکم مالک مطلق لازم الاتباع است. فیلسوف الهی معتقد است دستور و سخن پیامبر(ص) و امام معصوم(ع) از هر برهان و دلیل عقلی قویتر است و تبعیت از سخن پیامبر و امام واجب است. This entry passed through the Full-Text RSS service - if this is your content and you're reading it on someone else's site, please read the FAQ at fivefilters.org/content-only/faq.php#publishers., ...ادامه مطلب