«هند» دختر «عتبه بن ربیعه بن عبد شمس بن عبد مناف»،[1] یکی از افراد معروف در تاریخ صدر اسلام است. نام مادر او «صفیة بنت أمیة بن حارثة بن الأوقص» است.[2] در توصیف او آمده که زنی زیبارو، صاحبنظر، عاقل،, ...ادامه مطلب
در مورد آنچه در پرسش آمده باید گفت؛ روایتی وجود دارد که در آن عمرو بن یزید نقل میکند که به امام صادق(ع) گفتم: شنیدهام که فرمودهاید همه شیعیان ما هر چه باشند داخل بهشت خواهند شد؟!آنحضرت فرمود: «این سخن را تأیید میکنم، سوگند به خدا که همه در بهشتاند».عمرو بن یزید: فدایت شوم بسیارى از گناهان [آنان]، کبیره است!امام: «امّا در قیامت همه شما به وسیله شفاعت پیامبرِ مُطاع (اطاعت شونده) یا وصىِّ او داخل بهشت میشوید، ولى ترس و نگرانی من از برزخ شما است».عمرو بن یزید: برزخ چیست؟امام: «برزخ عبارت است از عالم قبر از وقتى که انسان میمیرد تا زمانى که قیامت بر پا میشود».[1]سند روایت این است: «محمد بن یحیى عن أحمد بن محمد بن عیسى عن أحمد بن محمد عن عبد الرحمن بن حَمّاد عن عمرو بن یزید قال:...».این روایت به جهت مجهول بودن «أحمد بن محمد» و «عبد الرحمن بن حماد» ضعیف میباشد. اما با فرض پذیرش محتوای آن؛ نکته مهم این است که هر فردی - حتی اگر ادعا کند که شیعه است - را نمیتوان شیعه گفت و شیعه واقعی هیچگاه آن قدر گناه نمیکند که نجاتش نوعی ناعدالتی باشد.[2] [1]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 3، ص 242، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. , ...ادامه مطلب
در مورد مسجد سهله باید گفت: اگر چه مرسوم است که شیعیان در شب چهارشنبه به آن مسجد میروند، ولی در این زمینه، روایتی صریح در دسترس ما نیست. البته سید ابن طاووس چنین سفارش کردهاند: «چون خواستی به مسجد سهله وارد شوی، بهتر است که بین مغرب و عشای شب چهارشنبه جهت عبادت وارد مسجد شوی؛ زیرا این شب در بین شبهای دیگر با فضیلتتر است».[1] این احتمال قوی وجود دارد که این اندیشمند بزرگ، بافضیلت بودن شب چهارشنبه برای زیارت مسجد سهله را از روایتی استنباط کرده باشد که اکنون در دسترس ما نیست. اما در مورد مسجد جمکران باید گفت، با توجه به انتساب آن به حضرت ولی عصر(عج)، این مسجد شباهتهایی با مسجد سهله داشته و از اینرو مورد توجه شیعیان است. اگرچه این مسجد در طول سال مورد توجه مردم است، اما شبهای چهارشنبه، جمعیت بیشتری برای عبادت به آنجا میآیند که شاید یک دلیلش همان گزارشی باشد که سید بن طاوس در مورد فضیلت شب چهارشنبه بیان کرده است. دلیل دیگری که میتوان در نظر گرفت، گزارشی است که در مورد ساخت مسجد جمکران وجود دارد: دستور امام غایب(عج) به حسن بن مُثله جمکرانی، برای ساختن مسجد مقدس جمکران که در شب سه شنبه هفدهم رمضان سال 393 قمری صادر شد. در ضمن این دستور توصیهای نیز وجود داشت: نکته مهمی وجود دارد: «إنَّ فی قطیع جعفر الکاشانی الرّاعی معزا یجب أن تشتریه فإن أعطاک أهل, ...ادامه مطلب
1. میتوان پاسخهایی نقضی به این پرسش داد:الف. با توجه به استدلالی که در پرسش آمده؛ لازم میآید که نظر قائلان به جسم بودن خدا (فرقه مجسمه و مشبّهه که یکی از فرقههای اهلسنت است) بر نظر غالب و پذیرفته شده توسط عموم اهلسنت برتری داشته باشد؛ زیرا ظاهر بسیاری از آیات، جسمدار بودن خدا است. در حالیکه دلایلی عقلی و نقلی از سوی شیعیان و غالب اهلسنت در نفی جسمانیت خداوند بیان شده است.[1]ب. برخی اعتقادات شیعه نیز با ظاهر قرآن سازگارتر است؛ مانند ساختن بنا، بر قبور با توجه به این آیه شریفه: «و اینچنین مردم را متوجّه حال آنها کردیم، تا بدانند که وعده خداو,چرا اسمان ابی به نظر میرسد,چرا زنان خسته به نظر میرسند ...ادامه مطلب
یکی از شبهاتی که تلاش دارد تا حجت بودن امامان معصوم(ع) را زیر سؤال برده و آنرا منافی با اصل خاتمیت بداند این است که آیه شریفه «رُسُلاً مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ لِئَلاَّ یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ»[1] بر خاتمیت و نفی حجت الهی بعد از پیامبران دلالت دارد؛ افرادی که این شبهه را طراحی کردهاند، ابتدا ترجمه و تفسیری نادرست از آیه فوق ارائه داده و سپس نتیجه نادرستی را مطرح ساختهاند: «پس از رسولان الهی کسی را خدا حجت قرار نداده است ... در دین اسلام به حکم آیه، پس از انبیا کس دیگر حجت نیست و جز انبیا به کسی وحی نمیشود، ولی در مذهب، هر امامی حجت ... و قول هر قطب و پیشوا حجت است».[2]در نقد این ترجمه و برداشت چند نکته بیان میشود:1. آیه شریفه فوق در مقام بیان و تبیین فلسفه بعثت پیامبران است؛ زیرا برخی گمان بردهاند که با وجود عقل، دیگر به نبوت آسمانی نیازی نیست یا اینکه ممکن بود برخی در قیامت، دلیل عدم ایمان خود به خدا و آخرت را عدم اتمام حجت الهی در حق خودشان توجیه کنند، به همین جهت؛ آیه شریفه ضرورت بعثت انبیا را چنین بازگو میکند که خداوند در طول تاریخ پیامبرانی را با دو ویژگی «مژدهدهنده» و «ترساننده» فرستاد تا اینکه بهانه و توجیهی به نفع مردم[3] بر علیه خداوند[4] وجود نداشته باشد.[5] پس اصلاً آیه در مقام بحث خاتمیت پیامبران و حجتهای الهی نیست تا از آن به عنوان پایان دوره تحقق حجت الهی تلقی شود.آنچه این برداشت را تقویت میکند آن است که بر اساس این آیه، بعد از ارسال هر پیامبری، حجت برای مخاطبان او تمام شده است، اما با این وجود، نمیتوان گفت که بعد از آن پیامبر، پیامبر دیگری نخواهد آمد.2. از نکته پیشین روشن میشود حجت در آیه شریفه به معنای دلیل و مستمسک ملحدان، اراده و قصد شده است و بر انسانهای برگزیده الهی اعم از پیامبر یا امام ناظر نیست.[6]3. آیه شریفه، نهایت بر خاتمیت و پایان ظهور «الرسل» دلالت میکند و این ادعا مورد اتفاق است. نه پایان حجت الهی؛ زیرا حجیت و اطاعت امام معصوم(ع) در طول حجیت پیامبر(ص) و خداوند است؛ از آنجا که بعد از رحلت پیامبر(ص) آخرین حجت آسمانی از جنس نبوت خاتمه یافته است، حجت آسمانی از جنس امامت و ولایت جایگزین آن میشود و مطابق روایات پیامبر(ص)، امام معصوم(ع) در همه شئون نبوت – مانند مرجعیت، تفسیر دین و لزوم اطاعت – ب, ...ادامه مطلب
صلوات مأثوری که مشتمل بر ذکر (آل ابراهیم) باشد در تشهد وجود ندارد، اما در غیر تشهد، صلواتهایی در روایات شیعه وارد شده است که در آن عبارتهای «آل ابراهیم» و «آل محمد» کنار هم آمده است؛ مانند: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیْتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ، وَ بَارِکْ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا بَارَکْتَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِید»؛[1] بار خدایا! بر محمّد درود فرست همچنانکه به ابراهیم درود فرستادی که تو ستوده و بزرگوارى، و به آل محمّد برکت ده، همچنانکه به آل ابراهیم برکت دادى، که تو ستوده و بزرگوارى.و دلیل این همنشینی آن است که به این واقعیت اشاره شود که چنانچه به تصریح قرآن کریم، آل ابراهیم مورد رحمت خاص خدا قرار گرفتند،[2] آل محمد(که در نگاهی وسیعتر، بخشی از همان آل ابراهیم هستند) نیز از چنین رحمت خاصی برخوردار بودند و ما نیز در دعاها و صلواتهای خود میخواهیم که پروردگار این رحمت خاص را روز افزون فرماید. [1]. شیخ صدوق، الامالی، ص 386، تهران، کتابچی، چاپ ششم، 1376ش. [2]. هود، 73. Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب
این پرسش، ناظر به روایاتی مانند دو روایت ذیل میباشد:الف. امام باقر(ع) میفرماید: در کتاب امام علی(ع) چنین یافتیم. «...من و اهل بیتم، همان کسانى هستیم که خداوند، زمین را به ما به ارث میدهد و ماییم پرهیزگاران و زمین، تماماً از آنِ ما است. پس هر یک از مسلمانان، زمینى را احیا کند، باید همواره آبادش نگهدارد و مالیات آنرا به امامِ از اهل بیت من بپردازد و هر چه از آن زمین استفاده کند و بخورد، حقّ او است و اگر زمین را رها سازد یا خرابش کند و بعد از او مَرد دیگرى از مسلمانان آنرا بگیرد و آبادش نماید، او نسبت به آن زمین از کسى که آنرا رها کرده، سزاوارتر است و باید مالیاتش را به امامِ از خاندان من بپردازد و هر چه از آن زمین استفاده کند، حقّ او است، تا زمانى که قائمِ از خاندان من با شمشیر ظهور کند. در این زمان، او آن اراضى را تصرّف میکند و جلوى آنها را میگیرد و تصرّف کنندگانشان را از آنها اخراج میکند - همانگونه که پیامبر خدا(ص) زمینها را تصرّف و آنها را حفظ کرد- مگر زمینهایى که در دست شیعیان ما باشد که آن زمینها را با آنان قرار داد اقطاع میبندد و زمین را در دست ایشان باقى میگذارد».[1]ب. ابا بصیر میگوید: از امام صادق(ع) پرسیدم: آیا بر امام زکات نیست؟ فرمود: «سخن محالى گفتى، اى ابا محمد! مگر نمیدانى که دنیا و آخرت از آن امام است و او آنرا هر کجا خواهد مینهد و به هرکس که خواهد میدهد، این حق براى او از جانب خدا روا گشته، اى ابا محمد! همانا امام شبى نیست که بخوابد و براى خدا در گردن او حقى باشد که از آن مورد باز خواست گردد».[2]در توضیح این دسته از روایات نکاتی بیان میشود:1. این دسته از روایات؛ از جهتی مربوط به مسائل فرعی و احکام فقهی شرعیه است، و از جهتی مربوط به اصول مذهب و مناسب مباحث کلامی میباشد. از جهت اول؛ فقهای شیعه این موضوع را به طور تفصیلی در مباحث فقهی؛ مانند کتاب احیاء موات، خمس، غصب و جهاد بیان کردهاند، و از جهت دوم که مناسب مباحث کلامی است، تنها بیانگر این است که:الف. همه زمین از آن خدا است.ب. خدا زمین را به هرکس که خواهد واگذار میکند.ج. خدا زمین را با حدود و شرایطی به پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) واگذار کرده است.د. امامان نسبت به شیعیان خود به شرط آباد ساختن و پرداخت خراج اجازه تصرف دادهاند، ولی نسبت به دیگران اجازه ندادهاند و چون امام زم, ...ادامه مطلب