خدای متعال در آیات متعدد خطاب به انسان میفرماید: خورشید و ماه و ستارگان و دریاها و روز و شب و آنچه را که در زمین و آسمانها است، مسخر شما گردانیم.به عنوان نمونه: «وَ سَخَّرَ لَکُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَیْنِ وَ سَخَّرَ لَکُمُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ».[1] «وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً مِنْهُ».[2]آنچه از مجموع این آیات به دست میآید این است که «تسخیر» در ف,معنای,تسخیر,چیست,صحیح,بگوییم,آسمانها,زمین,تسخیر,انسان,است؟ ...ادامه مطلب
1. درباره بخش اول پرسش باید گفت: تا کنون انسان نتوانسته بدون بهرهبرداری از سلولهای یک موجود زنده، مستقلاً موجود زندهای را خلق کند و انسان شبیهسازی شده، مخلوق انسان نیست، بلکه در واقع مخلوق خدا است. به دیگر سخن؛ اگر بر فرض چنین چیزی اثبات و واقع شده باشد؛ این کار به معنای «خلق» انسان و یا هر موجو, ...ادامه مطلب
حکیمان بر این باورند که هر چیزی برای بوجود آمدن نیاز به چهار علت دارد. علتهای چهارگانه در این تقسیمبندی عبارتاند از: 1. علت فاعلی، 2. علت مادی، 3. علت صوری، 4. علت غایی. [1]به عنوان نمونه، در فرایند ساخت یک صندلی، «نجّار» علت فاعلی بوده، «چوب» علت مادی، «شکل صندلی» علت صوری و «نشستن بر آن» علت غ, ...ادامه مطلب
«الزرع للزارع و لو کان غاصبا»،[1] جمله مشهوری در علم فقه است، که هر چند بسان یک قاعده فقهی است، ولی فقها آنرا در شمار قواعد فقهی نیاوردهاند و گویا کاربرد آنرا محدود به باب کشاورزی و درختکاری دانستهاند.این جمله برگرفته از برخی روایات[2] در زمینه مالکیت محصول کشاورزی توسط غاصب زمین است که در ذ, ...ادامه مطلب
پروردگار در قرآن کریم میفرماید: «کسانى که به ناحق از دیارشان رانده شدهاند، تنها به دلیل آنکه میگویند: اللَّه پروردگار ما است، اگر خدا بعضى از مردمان را به وسیله بعض دیگر سرکوب نمیکرد، صومعهها، کلیساها، کنشتها و مساجدى که نام خدا فراوان در آنها یاد میشود، خراب میشدند، به طور قطع و یقین خدا, ...ادامه مطلب
قرآن کتاب هدایت و راهنمایی به سوی معنویت و کمال است، نه دائرة المعارف عمومی. همانگونه که میدانید و دانشمندان تاکنون به آن دست یافتهاند، در نظام هستی میلیاردها کهکشان وجود دارند که در هرکدام از آنها میلیاردها ستاره و سیاره وجود دارد، و این آسمان نیز همواره در حال گسترش است، چنانکه قرآن کریم میفر, ...ادامه مطلب
در ارتباط با پرسش مطرح شده باید گفت:یکی از شرایط وجوب حج، استطاعت راه و امنیت در انجام مناسک آن است؛ یعنی اگر این شرط محقق نشود، حج واجب نیست. به عبارت دیگر، اگر فرمانروایان سرزمین وحی با قرار دادن شرطهایی عملاً اجازه ورود به آن کشور را ندهند، و یا امنیت حجاج را تأمین نکنند، و یا در صدد تحقیر بر , ...ادامه مطلب
در آیه 107 و 108 سوره مبارکه هود درباره جهنمیان همچنین کسانی که سعادتمند و خوشبخت شدهاند، میخوانیم: «خالِدینَ فیها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ...»؛ یعنی هر دو گروه در جهنم و بهشت میمانند تا وقتی که آسمان و زمین پا برجاست!حال سؤال این است که آیا چنین نیست که با برپایی قیامت، آسمان و زمین از بین رفته و آسمان دنیا نابود میشود؟ چرا که خداوند در آیات دیگر فرموده است: «در آن روز خورشید بیفروغ گشته و کوهها به راه میافتند و از جا کنده میشوند».[1] حال با این توصیفات که نشان دهنده آن است که زمین، آسمان و هر آنچه در آنها وجود دارد در آستانه قیامت از بین خواهند رفت، چرا پروردگار در سوره هود میفرماید: بهشتیان در بهشت و جهنمیان در جهنماند تا آسمان و زمین پابرجا است؟!برای این سؤال چند پاسخ ارائه شده است که به دو پاسخ اشاره میکنیم:1. تعبیر(مادام السموات و الارض) تعبیری کنایی ازخلود و ابدیت است. در کلام عرب و در دیگر زبانها این گونه کنایات فراوان به کار برده میشود.[2] 2. در پاسخ دومی که به این سؤال داده شده است به این آیه از قرآن کریم اشاره شده است که: «در آن روز که این زمین به زم,بهشت و آخرت,بهشت و آخرت نارنیا ...ادامه مطلب
روایتی در این مورد در برخی کتابهای حدیثی به نقل از راویان اهل سنت وجود دارد که البته افراد موجود در سند آن چندان آشنا نبوده و بر این اساس، نمیتوان آنرا از روایات قابل اعتماد برشمرد :«حدّثنا أبو عبد الله محمد بن وَهبان الصالی رحمه الله قال حدّثنی أحمد بن أمان العامری قال حدّثنی عبد الله بن عبد الله بن عتبة بن عبد الله بن مسعود عن أبیه عن جده عبد الله بن مسعود قال سَمِعتُ رسول الله(ص) یقول: إِنَّ لِلشَّمْسِ وَجْهَیْنِ فَوَجْهٌ یُضِیءُ لِأَهْلِ السَّمَاءِ وَ وَجْهٌ یُضِیءُ لِأَهْلِ الْأَرْضِ وَ عَلَى الْوَجْهَیْنِ مِنْهُمَا کِتَابَةٌ ثُمَّ قَالَ أَ تَدْرُونَ مَا تِلْکَ الْکِتَابَةُ؟ قُلْنَا اللهُ وَ رَسُولُهُ أَعْلَم فَقَالَ الْکِتَابَةُ الَّتِی تَلِی أَهْلَ السَّمَاءِ اللهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَمَّا الْکِتَابَةُ الَّتِی تَلِی [أَهْلَ] الْأَرْضِ عَلِیٌّ نُورُ الْأَرَضِین».[1]با قطع نظر از سند این حدیث؛ در توضیح آن چند نکته بیان میشود:1. نور به معنای روشنایی که زایل کننده تاریکی و ظلمت است بر موجودات مختلفی اطلاق شده است. سادهترین معنای آن نور حسی است که از مراتب عالم اجسام است. مراتب والاتر نور، نور علم، ایمان، هدایت، پیامبر، امام، عقل، و ذات خداوندی است. در تمام این مصادیق، رفع سرگردانی و ظلمت و ایجاد روشنی و وضوح و تعیین راه و هدف از لوازم نور و روشنایی است. بنابراین، آدمیان که در این دنیا گرفتار انواع ظلمات و تاریکیها هستند میبایست به دنبال انواع روشنایی باشند تا به مراتب بالاتری از کمال دست یابند؛ از اینرو با توجه به روایات دیگر؛ میتوان گفت مقصود از «نور» در این حدیث، نور امامت است. چنانکه در روایتی مفضل بن عمر میگوید: شنیدم که امام صادق(ع) در تفسیر آیه: «وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها»[2] میفرماید: «و پروردگار زمین؛ یعنی امام زمین [که زمین به نور امامش روشن میشود]...».[3] یعنی پروردگار عالم، زمین را با نور ولیّ و حجتهای خودش ائمه اطهار(ع) -امام علی(ع) تا امام مهدی(عج)-، روشن نموده است.2. اگرچه نور خداوند در صحنه تکوین پدیدار است و هر چیزی که خود را پدیدار میکند موجِد خود را هم نشان میدهد و موجودات این جهان آینههایی هستند که هر کدام متناسب با مرتبه وجودیشان و اوصاف و ویژگیهایی که دارند خالق خود را نشان میدهند، ولی خدا, ...ادامه مطلب
این پرسش، ناظر به روایاتی مانند دو روایت ذیل میباشد:الف. امام باقر(ع) میفرماید: در کتاب امام علی(ع) چنین یافتیم. «...من و اهل بیتم، همان کسانى هستیم که خداوند، زمین را به ما به ارث میدهد و ماییم پرهیزگاران و زمین، تماماً از آنِ ما است. پس هر یک از مسلمانان، زمینى را احیا کند، باید همواره آبادش نگهدارد و مالیات آنرا به امامِ از اهل بیت من بپردازد و هر چه از آن زمین استفاده کند و بخورد، حقّ او است و اگر زمین را رها سازد یا خرابش کند و بعد از او مَرد دیگرى از مسلمانان آنرا بگیرد و آبادش نماید، او نسبت به آن زمین از کسى که آنرا رها کرده، سزاوارتر است و باید مالیاتش را به امامِ از خاندان من بپردازد و هر چه از آن زمین استفاده کند، حقّ او است، تا زمانى که قائمِ از خاندان من با شمشیر ظهور کند. در این زمان، او آن اراضى را تصرّف میکند و جلوى آنها را میگیرد و تصرّف کنندگانشان را از آنها اخراج میکند - همانگونه که پیامبر خدا(ص) زمینها را تصرّف و آنها را حفظ کرد- مگر زمینهایى که در دست شیعیان ما باشد که آن زمینها را با آنان قرار داد اقطاع میبندد و زمین را در دست ایشان باقى میگذارد».[1]ب. ابا بصیر میگوید: از امام صادق(ع) پرسیدم: آیا بر امام زکات نیست؟ فرمود: «سخن محالى گفتى، اى ابا محمد! مگر نمیدانى که دنیا و آخرت از آن امام است و او آنرا هر کجا خواهد مینهد و به هرکس که خواهد میدهد، این حق براى او از جانب خدا روا گشته، اى ابا محمد! همانا امام شبى نیست که بخوابد و براى خدا در گردن او حقى باشد که از آن مورد باز خواست گردد».[2]در توضیح این دسته از روایات نکاتی بیان میشود:1. این دسته از روایات؛ از جهتی مربوط به مسائل فرعی و احکام فقهی شرعیه است، و از جهتی مربوط به اصول مذهب و مناسب مباحث کلامی میباشد. از جهت اول؛ فقهای شیعه این موضوع را به طور تفصیلی در مباحث فقهی؛ مانند کتاب احیاء موات، خمس، غصب و جهاد بیان کردهاند، و از جهت دوم که مناسب مباحث کلامی است، تنها بیانگر این است که:الف. همه زمین از آن خدا است.ب. خدا زمین را به هرکس که خواهد واگذار میکند.ج. خدا زمین را با حدود و شرایطی به پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) واگذار کرده است.د. امامان نسبت به شیعیان خود به شرط آباد ساختن و پرداخت خراج اجازه تصرف دادهاند، ولی نسبت به دیگران اجازه ندادهاند و چون امام زم, ...ادامه مطلب