قرار گرفتن تحت فرمان قدرتهای سلطهطلب که در پی تسلط ظالمانه بر کشورها و ملتها هستند امری خلاف شرع است، زیرا دین اسلام سلطه کافران بر مؤمنان را برنمیتابد. بر این اساس، همراهی و همگامی با این قدرتها جایز نیست مگر در مواردی خاص که شرایط موجود کشور یا منطقه چنین ضرورتی را اقتضا کند که در همان موارد نیز باید به حداقلها اکتفا کرد.حال اگر برخی از دولتهای کشورهای اسلامی، بر خلاف این قاعده عمل کردند، باید تا حد امکان در برطرف شدن چنین رابطهای کوشید، اما باید به این نکته نیز توجه داشت که گاهی وجود یک حکومت ضعیف اسلامی بهتر از نابودی مطلق آن است. از اینرو، اگر امکان رفع ضعفها و کاستیها وجود ندارد، نباید با انجام اقدامات نسنجیده موجب تضعیف دولت اسلامی شد، بلکه در این رابطه باید قاعده اهم و مهم را رعایت کرد. البته این مطلب به معنای این نیست که اگر زمینه برای بهتر ساختن اوضاع و کاهش وابستگی به بیگانگان وجود دارد، از این کار خودداری شود.2. درباره چگونگی رفتار با این نوع دولتها باید از رهنمودهای علما و رهبران دینی کشور یا فقهایی که در کشورهای دیگر حضور داشته و شخصیتی جهانی دارند و اهل سیاست و تقوا و آگاه از مسائل روز هستند، پیروی کرده و از انجام کارهای خودسرانه که ممکن است نتیجه عکس داشته باشد، خودداری شود. , ...ادامه مطلب
«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ تَبْتَغی مَرْضاتَ أَزْواجِکَ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ». سوره تحریم با داستانى که بین رسول خدا(ص) و بعضى از همسرانش رخ داده آغاز میشود، که شرح این قضیه را مفسران مختلف نقل کردهاند.[1] خلاصه یکی از نقلها آن است که پیامبر اسلام (ص) برنامهریزی کرده بود، هر روزى را در حجره یکى از همسرانش سپری کند، روزى که نوبت حفصه(دختر عمر) بود به حجره او رفت، حفصه اجازه گرفت که من با پدرم کاری دارم و بروم او را ملاقات کنم، حضرت اجازه داد وی رفت. رسول خدا(ص) در آن روز نزد ماریه قبطیه بود.[2] حفصه بعد از برگشت و اطلاع از این موضوع، زبان به اعتراض گشود که امروز نوبت من بود. پیامبر فرمود: دیگر نزد او نمیروم! گفتند حضرت قسم یاد,پیامبران ...ادامه مطلب
از اموری که در روح انسان اثر تربیتی دارد، نوع کار و محیط کاری است که در طول زمان، آثار تخریبی و یا سازنده خود را بر روی نفس، خواهد گذاشت. به همین دلیل، در آموزههای دینی نکوهشها و یا ستایشهایی نسبت به برخی از شغلها مشاهده میشود. در همین ,حیوانات ...ادامه مطلب
1. اقتصاد به معنای کارآفرینی و ایجاد ثروت نه تنها مورد نکوهش نبوده، بلکه بدان توصیه شده است. و برخی از امامان(ع) نیز بدین امر اقدام کردهاند و در طول تاریخ عالمانی را میبینیم که با فعالیتهای اقتصادی خود، از قدرت مالی خوبی نیز برخوردار بودند. [1] اما اینکه سیره برخی علما اینگونه نبوده، شاید از باب اهم و مهم بوده؛ چون میپنداشتند که درگیرشدن با امور اقتصادی، آنان را از تعلیم و تعلم باز میدارد و ,بیشتر,دانشمندان,اقتصاد,چندان,توجّهی,نداشته,ندارند؟,اقتصاد,داشتن,فراوان,نیست؟ ...ادامه مطلب
خدای متعال در قرآن کریم در ارتباط با یکی از احکام مساجد میفرماید: «ما کانَ لِلْمُشْرِکینَ أَنْ یَعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّهِ شاهِدینَ عَلى أَنْفُسِهِمْ بِالْکُفْرِ أُولئِکَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ وَ فِی النَّارِ هُمْ خالِدُونَ»؛[1] مشرکان حق ندارند مساجد خدا را آباد کنند، در حالىکه به کفر خویش گواهى, ...ادامه مطلب
حجاب به معناى پوشاندن بدن زن در برابر نامحرم، از احکام ضرورى دین اسلام به شمار آمده و آیات متعددی از قرآن کریم - از جمله آیاتی از سوره احزاب و نور - درباره آن نازل شده است.پوشش زن در اسلام این است که وی در معاشرت خود با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوهگرى و خودنمایى نپردازد. آیات در مورد حجاب - , ...ادامه مطلب
1. انحراف: در لغت به معنای میلکردن و برگشتن و کج رفتن[1] است. واژهای که مترادف با معنای انحراف است، کلمه «زَیغ» است که در قرآن به معنای انحراف از حق به واسطه قلب و چشم آمده است.[2]انحراف از منظرهای چندی تعریف شده است؛ بعضی از منظر حقوقی بدان نگریسته و آنرا اینگونه تعریف کردهاند:«عملی که به وسیل, ...ادامه مطلب
ابتدا باید گفت که در متون اسلامی، «مؤمنان» به افراد مختلفی با درجههای متفاوتی از ایمان اطلاق میشود که در برخی عبارات به معنای افرادی میباشند که از بالاترین درجه ایمان برخوردار بوده و در عبارات دیگر حتی شامل افرادی میشوند که تنها بهره اندکی از ایمان - و شاید تنها ایمان ظاهری - دارند. به هر حال، در, ...ادامه مطلب
از پیامبر اسلام(ص) نقل شده است که آنحضرت فرمود: «حدود را با شبهات دفع کنید».[1] این حدیث از روایات مورد قبول فریقین (شیعه و سنی) است.[2] حدّ؛ به عقوبتهایی گفته میشود که به ازاء گناهانی که صورت گرفته، برای شخص گناهکار قرار داده میشود؛ مانند حد شرابخوار؛ حد زناکار و ... . به همین مناسبت در فقه، , ...ادامه مطلب
کتاب صحیفهی سجادیه مجموعهای از دعاهای امام سجاد(ع) است؛ این مجموعه حاوی مطالب و معارف بسیاری در زمینههای مختلف است که بیست و هفتمین دعای آن به دعای مرزبانان معروف است؛ امام(ع) در این دعا برای پیروزی و موفقیت کسانی که مشغول حفظ و حراست از مرزهای , ...ادامه مطلب
رابطهی انسان با جهان رابطهی تقابلی است؛ یعنی انسان در جهان اثر میگذارد و جهان نیز در انسان اثرگذار است. بنابراین حوادث جهان هستی را میتوان از حالات انسان دانست، چنانکه انسان و حالات او را نیز میتوان از حوادث جهان بر شمرد. علاوه بر این رابطهی انسان با جهان رابطهی کل و جزء بوده، و انسان جزئی از این عالم است؛ لذا حوادث عالم همانگونه که حالات و اعراض برای جهان محسوب میگردند، برای انسان نیز, ...ادامه مطلب
1. حجتحجّت در لغت؛ چیزى است که به وسیله آن پیروزى در مقابل مخالف به دست میآید.[1] دانشمندان علوم مختلف، بر اساس معنای لغوی، اصطلاح حجّت را در مصادیق مناسب آن دانش به کار میبرند؛ به عنوان مثال در منطق، برهان یا حد وسط قیاس، حجت نامیده میشود. دانشمندان علم اصول، هر چیزی که شرعاً واسطه در اثبات است؛ یعنی حکم یا موضوع حکم را ثابت کند، حجّت مینامند.[2] حجّت در این اصطلاح، با «اماره»، «طریق» و «دلیل, ...ادامه مطلب
این پرسش را باید در دو بخش «واقعیت چند همسری در اسلام» و «دلیل تکهمسری برخی پیشوایان در شرایط خاص» مورد بررسی قرار داد.الف . حق انتخاب چهار همسر برای تمام مردان.با آنکه تردیدی در این نیست که «چندهمسری» برای مردان از طرف اسلام پذیرفته شده است، اما نمیتوان این حکم فقهی و حقوقی را بدون توجه به نکات و واقعیتهای ذیل مورد بررسی و تحلیل قرار داد:1. بر اساس دستور اسلام هیچ مردی حتی الامکان نباید مجرد بماند و عزبماندن گرچه حرام نیست، اما جز در شرایط استثنایی با توصیههای اسلامی همخوان نیست.2. با آنکه اسلام، چند همسری را برای مردان مجاز اعلام میکند، اما اینگونه نیست که تأکیدی بر این موضوع داشته باشد. به عبارت دیگر با توجه به منابع اسلامی، ازدواجهای دوم، سوم و چهارم از لحاظ ارزش با ازدواج اول همپایه نیستند؛ زیرا با ازدواج اول، فرد از عزببودن خارج شده و دیگر مشمول نکوهشهای فراوان اسلام نسبت به رویکرد مجرد ماندن نخواهد بود.3. هیچ بانویی نمیتواند به صورت همزمان بیش از یک همسر انتخاب کرده و یا روابطی غیر از ازدواج با مردان دیگر برقرار کند.[1]نکته: ذکر این موضوع نیز ضروری است که بانویی که از رعایت موازین اسلامی خودداری کرده و به صورت نامشروع، نیازهای جنسی مردان زیادی را برآورده میسازد، خسارتی که از این راه بر جامعه زنان وارد کرده و عملاً بسیاری از آنها را از شانس ازدواج بازمیدارد، بسیار بیشتر از خسارتی فرضی است که با مجاز بودن چندهمسری به آنان وارد میشود!4. در شرایط عادی، نظام طبیعت بر این قرار گرفته که تعداد مردان و زنان تقریباً برابر بوده و اگر تفاوتی وجود داشته باشد بسیار اندک است.با مروری در آمار جهانی موجود و قابل جستوجو در پایگاههای معتبر اطلاعرسانی، به این واقعیت دست مییابیم که تعداد مردان به زنان در کشورها بین (99 به 100) تا (101 به 100) متغیر است که برابری نسبی آنها را نشان میدهد. اما در برخی کشورها این تناسب تنها با یک درصد تفاوت به نفع آقایان یا بانوان تغییر مییابد.بر این اساس، گزارشهایی که در مورد چندبرابر بودن دختران نسبت به پسران و یا حتی وجود تناسبی تبعیضآمیز (مانند صد به هشتاد) میان آنان ارائه میشود، از ارزش و اعتبار برخوردار نیست.با توجه به نکات فوق به این حقیقت دست مییابیم که با توجه به شرایط طبیعی تناسب جمعیت و نیز در صورت توجه به توصیه, ...ادامه مطلب
میتوان چکیده برهان وجوب و امکان را(در تقریر حاضر) چنین بیان کرد: به یقین در جهان خارج موجودی هست. این موجود اگر واجب الوجود باشد ادعای ما(که وجود خداوند یا همان واجب الوجود است) ثابت میشود و اگر ممکن الوجود باشد، با توجه به نیازمندی آن به علت و با توجه به امتناع تسلسل و دور، به موجودی نیاز دارد که وجودش معلول موجود دیگری نباشد و چنین موجودی، واجب الوجود(یا همان خداوند) است.[1]شاید بسیاری از اندیشمندان غیر مسلمان، این برهان را نپذیرند و یا برخی اندیشمندان مسلمان نیز نقدهایی در مورد این برهان مطرح کرده باشند، اما در طرف مقابل، بسیاری از اندیشمندان، با قدرت به تبیین نکات دقیق فلسفی و نیز پاسخ اشکالات وارده بر این برهان میپردازند.[2]در تبیین برهان وجوب و امکان میتوان به دو نکته اصلی اشاره کرد:1. هر واقعیت خارجی که ذات و ذاتیات آن به ادراک حصولی تعقل شده و به وجود ذهنی موجود میشود، «ممکن الوجود» است؛ زیرا اگر واجب الوجود بود؛ یعنی ذاتش عین واقعیت خارجی بود، محال بود به ادراک حصولی تعقل یابد و به وجود ذهنی موجود شود؛ چون لازمهاش استحاله و انتقال واقعیت خارجی به ذهن است. ظاهراً سخن امام علی(ع) به همین مطلب اشاره دارد، آنجا که میفرماید: «هر امری که به نفس ذات خود شناخته شود مخلوق است».[3]2. چیزی که وجود و هستی عین ذاتش نیست؛ ذاتاً محتاج واجب الوجود است؛ یعنی هیچگاه بینیاز از واجب نیست حتی در زمانی که به واسطهی فیض واجب الوجود، موجود است نیز نیاز ذاتی او بر طرف نمیشود و در ذات خود تبدیل به بینیاز نمیشود. سخن امام علی(ع) که میفرماید: «و هر امری که به غیر خود قائم باشد معلول است».[4] اشاره به همین مطلب دارد. و به تعبیر شیخ شبستری:سیه رویی ز ممکن در دو عالمجدا هرگز نشد و الله اعلم.[5]بنابراین، برهان وجوب و امکان را میتوان به این صورت خلاصه کرد؛ چیزی که وجود و هستی، عین ذاتش نیست، در وجود و هستی خود محتاج موجودی است که وجود عین ذاتش باشد؛ یعنی محتاج واجب الوجود است.در همین راستا، در بررسی نقدها و اشکالات وارده بر این برهان نیز گفته شده است: این برهان هم در تاریخ فلسفهی اسلامی مورد برخی نقدها قرار گرفته و هم در فلسفه غرب. اما نقدهای فیلسوفان اسلامی بر آن، نقد بر اصل برهان به تقریر و بیانی که گذشت نیست، بلکه نقد بر برخی از بیانها و تقریرهای دیگر آن است؛ مثلاً در , ...ادامه مطلب