در فرض سؤال که ما میدانیم تماسمان &, ...ادامه مطلب
هامان در منابع اسلامیهامان از شخصیتهای بلندمرتبه حکومت فرعون در زمان حضرت موسی(ع) است که نام او شش بار در قرآن - و در همه موارد به همراه فرعون - به کار رفته و به نحوی قرآن او را در گناهان فرعون شریک دانسته است.[1]به عنوان نمونه، از سپاه مصر، با نام لشکریان فرعون و هامان یاد شده است: «وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ جُنُودَهُما».[2]بیشتر مفسران معتقدند – یا احتمال دادهاند - که هامان، وزیر فرعون باشد.[3]گزارشی وجود دارد پس از آنکه موسی(ع) بر ساحران پیروز شد و موقعیت فرعون به خطر افتاد، به دستور فرعون، هامان برای او بُرج بسیار بلندی ساخت تا فرعون بالای آن رفته و به خدای موسی(ع) دسترسی یابد![4]در روایاتی، هامان به عنوان یکی از بدترین انسانها نام برده شده است.[5]هامان وزیر خشایارشاهبرخی مستشرقان، پیامبر اسلام(ص) را به خطای تاریخی متهم کرده و گفتهاند که ایشان بر اثر سوء برداشت از منابع یهودی،[6] هامان وزیر «خشایارشاه»[7] را با وزیر فرعونِ معاصرِ حضرت موسی(ع) اشتباه گرفته است و حال آنکه هامان در سرزمین مصر، وجود تاریخی نداشته است.[8]البته قرنها پیش نیز فخر رازی در تفسیر خود به موضوعی مشابه اشاره کرده است: «یهودیان میگویند کسانی که تاریخ بنیاسرائیل را بررسی کردهاند اتفاق نظر دارند که در زمان موسی و فرعون شخصی به نام هامان وجود نداشته و هامان فردی است که بعدها به وجود آمده اس, ...ادامه مطلب
در مورد موضوع مطرح شده در پرسش، باید به نکاتی توجه کرد: 1. استفاده از اسم تفضیل در برخی اعمال به معنای کمارزش بودن کارهای دیگر نیست. به عبارت دیگر، همزمان میتوان این صفت را در کارهای مختلف استفاده نمود.[1] 2. برتر بودن ذکر صلوات به معنای بیتوجهی به دیگر کارهای نیک نبوده، و به عبارتی این عمل به گونهای است که میتوان همزمان با آن به دیگر اعمال مستحب و واجب نیز پرداخت. میتوان روزه گرفت و صلوات فرستاد، میتوان به فقرا کمک کرد، دلی را شاد نمود، در تشییع جنازهای شرکت کرد، به عیادت مریضی رفت و ... همزمان صلوات فرستاد. 3. کسی که خداوند به او توفیق فرستادن صلوات را میدهد، نوعی ارتباط معنوی با صاحب صلوات که همان پیامبر خدا(ص) باشد برای او ایجاد میشود و انگیزهاش در همسویی با آن اسوه کمال بیشتر شده و همین موضوع او را به سوی خوبیهای بیشتری رهنمون میشود. 4. امام رضا(ع) میفرماید: «کسى که توانایی ندارد که گناهان خود را بزداید بر محمد و آل او صلوات فرستد؛ زیرا صلوات گناهان را از ریشه نابود میسازد».[2] این روایت به روشنی بیانگر این است که آنچه سبب میشود انسان از خداوند دور شده و سراغ اعمال نیک نرود گناهان است و با صلوات و یاد حق، غبار غفلت از دل زدوده شده و زمینه عمل به همه خیرات در او به وجود میآید. از این جهت، امام صادق(ع) نیز صلوات را از برترین اعمال ش, ...ادامه مطلب
بنابر نقل برخی منابع روایی؛ این سخن از پیامبر اسلام(ص) است که حضرتشان در روز غدیر و هنگام بیعتگرفتن، به دنبال بیعت با هر دسته و گروهی میفرمود: «حمد و ستایش مخصوص خداوندى است که ما را بر همه مردم برترى داد».[1] [1]. «وَ رَسُولُ اللهِ یَقُولُ کُلَّمَا بَایَعَ قَوْمٌ الْحَمْدُ لله الَّذِی فَضَّلَنَا عَلَى جَمِیعِ الْعَالَمِین»؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، ج 1، ص 66,جهانیان ...ادامه مطلب
در منابع تاریخی، درباره سال تحریم شراب گزارشهای مختلفی وجود دارد؛[1] از جمله:1. در مکه و آغاز بعثت؛[2] یعنی قبل از هجرت،2. ماه ربیع الاول سال چهارم هجرت،[3]4. در سال ششم هجرت،[4]هر کدام از این اقوال طرفدارانی هم دارد و به عنوان نمونه، برخی از دانشمندان و مورّخان قول اول را درستترین دیدگاه میدانند,شراب,سالی,حرام,اعلام ...ادامه مطلب
در ارتباط با خواب بین الطلوعین، نه تنها به آن سفارش و توصیه نشده، بلکه - به جهاتی که در جای خودش بیان شده[1]- مشهور آن است خواب در این هنگام سزاوار نیست، البته از برخی روایات - مانند روایات ذیل - استفاده میشود که نهی در این مورد، نهی تحریمی نبوده، بلکه به معنای کراهت است.1. سالم بن ابیخدیجه میگوی, ...ادامه مطلب
روایاتی وجود دارد که قرائت مؤمنانه و با اخلاص قرآن را در جوانی مؤثرتر میداند؛ و به همین دلیل است که بسیاری از بزرگان از اینکه بهره کامل از چنین فرصتی را نبردهاند، ابراز تأسف مینمودند.در ارتباط با تأثیر آموزههای قرآن بر روح و جان جوانان، امام صادق(ع) فرمود: هر کس در حال جوانى قرآن بخواند و با ای, ...ادامه مطلب
در منابع روایی، احادیث مختلفی در خواص شیر گاو وجود دارد؛ مانند آنچه که از امام صادق(ع) نقل شده است: «أَلْبَانُ الْبَقَرِ دَوَاءٌ وَ سُمُونُهَا شِفَاءٌ وَ لُحُومُهَا دَاءٌ»؛[1] شیر گاو خاصیت درمانی داشته، چربی(روغن) آن شفا و گوشتش بیماری است.این روایت با آنکه از لحاظ سندی موثق و قابل پذیرش است، اما د, ...ادامه مطلب
بنای خداوند در زندگی دنیا این نیست که تمام فحاشان، جباران، عصیانگران و ... را با اعجاز نابود کند، اگر اینگونه بود کسی روی زمین باقی نمیماند، و کسانی به پیامبران ناسزا میگفتند و در برابر آنها به مبارزه برمیخاستند، باید تمامشان نابود میشدند، و حال اینکه چنین اتفاقی – بویژه در زمان پیامبر اسلام(ص) که اشرف پیامبران بود – رخ نداد.قرآن کریم در این ارتباط میفرماید: «وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهین»؛[1] کافران مپندارند در مهلتى که به آنها میدهیم خیر آنها است. به آنها مهلت میدهیم تا بیشتر به گناهانشان بیفزایند، و براى آنها عذابى خوارکننده است.از آیات قرآن مجید استفاده میشود که خداوند افراد گنهکار را در صورتى که زیاد آلوده گناه نشده باشند، به وسیله زنگهاى بیدار باش و عکس العملهاى اعمالشان، و یا گاهى به وسیله مجازاتهاى متناسب با اعمالى که از آنها سرزده است، بیدار میسازد و به راه حق بازمیگرداند. اینها کسانى هستند که هنوز شایستگى هدایت را دارند و مشمول لطف خداوند میباشند و در حقیقت مجازات و ناراحتیهاى آنها، نعمتى براى آنها محسوب میشود. چنانکه در قرآن مىخوانیم: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»؛[2]: در خشکیها و دریاها، فساد و تباهى بر اثر اعمال مردم، ظاهر شد تا خداوند نتیجه قسمتى از اعمال آنها را به آنها بچشاند، شاید که ایشان برگردند.ولى آنها که در گناه و عصیان، غرق شوند و طغیان و نافرمانى را به نهایت برسانند، خداوند آنها را به حال خود وامیگذارد و به اصطلاح به آنها میدان میدهد تا پشتشان از بار گناه سنگین شود و استحقاق حد اکثر مجازات را پیدا کنند.اینها کسانى هستند که تمام پلها را در پشت سر خود ویران کردهاند، و راهى براى بازگشت نگذاشتهاند و پرده حیا و شرم را دریده و لیاقت و شایستگى هدایت الهى را کاملا از دست دادهاند.آیه بالا، این معنا را تأکید کرده و میفرماید: گمان نکنند آنهایى که کافر شدند، مهلتى که به ایشان میدهیم براى آنها خوب است، بلکه مهلت میدهیم تا به گناه و طغیان خود بیفزایند و براى آنان عذاب خوار کننده است.[3]البته همانگو, ...ادامه مطلب